Abstract:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف سنجش تاثیر تفاوت های جنسیتی بر اساس عوامل فردی، خانوادگی و همسالان در نگرش و گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نـــوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیة دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطة دوم مدارس غیر دولتی شهر تهران در سـال تحصیلی1400-1399 می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 249 نفر ،(153 پسر و 96 دختر) از طریق نمونـه گیـری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. آزمودنی ها به 3 پرسشنامه؛ فاکتورهای روانیاجتماعی خطرساز و محافظ رفتار مشکلساز جسور، توربین و کاستا (2003)، پرسشنامه سیستم های مغزی رفتاریکارور و وایت (1994) و رفتارهای پرخطر زاده محمدی به روش خود ارزیابی پاسخ دادند. داده هـا از طریـق آمار توصیفی، همبستگی و مدل رگرسیون سلسله مراتبی و آزمون تحلیل واریانس از طریق نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیـل شـدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که صفات شخصیتی 59 درصد از تغییرات نمره کل رفتار پرخطر را در دانش آموزان تبیین میکند (01/0p<، 74/36= (224و 9)F) و بین گروه دختران و پسران در خرده مقیاسهای سیگار، رانندگی خطرناک، خشم، سومصرف مواد ، الکل، رفتار جنسی و دوستی با جنس مخالف تفاوت معنیداری به لحاظ آماری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی، انسجام خانواده و گروه همسالان بـه عنـوان یک منبع مؤثر درونی و بیرونی در برابر گرایش و نگرش نوجوانان به سمت رفتارهای پرخطر به صـورت سـپر محافظتی عمل می کنند.
Introduction: current study was conducted with the aim of measuring the impact of gender differences based on individual, family and peer factors in attitude and tendency towards risky behaviors in the second high school students of Tehran. Method: The present research method was correlational. The statistical population of this research is the total number of students studying in the second secondary level of non-government schools in Tehran in the academic year of 2021-2020. Using Cochran's formula, 249 people (153 boys and 96 girls) were selected through multi-stage cluster sampling. The subjects responded to 3 questionnaires: psychosocial risk factors and protector of problematic behavior, Juris, Turbin and Costa (2003), Carver & White Behavioral Brain System Questionnaire (1994) and high risk behaviors of Mohammadi by self-assessment method. Data were analyzed through descriptive statistics, correlation and hierarchical regression model and analysis of variance test through SPSS software. Findings: The findings showed that personality traits explain 59% of the changes in the total score of risky behavior in students (p<0.01, F=36.74 (224 and 9)) and between the group of girls and boys in the subscale. There is a statistically significant difference in smoking, dangerous driving, anger, drug use, alcohol, sexual behavior and friendship with the opposite sex. Conclusion: The results showed that personality traits, family cohesion and peer group act as an effective internal and external source against teenagers' tendency and attitude towards risky behaviors as a protective shield
Machine summary:
1 Lack of social support 2 Stevens-Watkins, Rostosky 3 Stoltz 4 Rabinowitz, Osigwe, Drabick, and Reynolds 5 Maybry et al 6 Trinidad et al 7 Impulse control 8 Marsglya et al 9 Flavio et al 10 Social learning model 11 Simon& Robertson 12 Kestro et al 38 نتايج تحقيقات نشان داده است که زندگي با والدين مصرف کننده سيگار، احتمال مصرف مواد دراين فرزندان را بالا مي برد (اوهانسين و هسلبروک ١، ٢٠١٧)، همچنين اين گونه فرض مي - شود که پسران بيشتر از دختران درگير رفتارهاي پرخطر ميشوند و تحقيقات متعددي نيز اين مساله را ثابت کرده اند که شيوع اغلب رفتارهاي پرخطر در پسران بيشتر از دختران است ، و 4 نتايج مطالعه پنگ و نيکولز٢ (٢٠١٣)؛ (ليندبرگ ، بوگست و ويليامز٣، ٢٠٠٠) و نيکلسون و همکاران (٢٠١٦) نشان داد که جنسيت ، ساختار خانوادگي، عزت نفس و مشکلات عاطفي بهترين پيش بينيکننده رفتارهاي پر خطر است .
براساس اين نظريه ، رفتار مشکل ساز نتيجه تعامل سه حوزه است : الف ) عوامل شخصيتي فرد 1 Aohansyn and Heslbork 2 Peng and Nichols 3 Lindberg, Boggess& Williams 4 Nicholson 5 Problem Behavior Theory-PBT 6 Jessor & Jessor 7 Zamboanga & Carlo 39 ب )عوامل محيطي ج ) سيستم رفتاري فرد در حوزه عوامل شخصيتي، نوجواناني که احساس طرد شدگي داشته باشند يا داراي عزت نفس پايين و يا خود کارآمدي و خودکنترلي (کانون کنترل ) ضعيفي دارند براي انجام رفتارهاي مشکل ساز مستعدترند.