Abstract:
بیان مسیله: میان معماری و سینما پیوند تاریخی و اجتماعی موثقی وجود دارد. سینما به عنوان هنر هفتم، برآیند سایر هنرها از جمله ادبیات، تیاتر، نقاشی و معماری است. در این میان، معماری پررنگ تر از سایر فرم های هنری در سینما نقش ایفا می کند. سینما این امکان را به بشر داد تا پدیده ها و واقعیت ها را از زاویه دید و منظری تازه تجربه کنند. احتمال آن که فیلم بتواند «تجربه مستقیم از فضای زیسته» را گشوده و افشا کند، مولفه ای است که از منظر معماری، ارزش بررسی کردن را دارد. رسانه سینما، به ویژه فیلم های خودزیست نامه، از جهت بازنمایی فضای زیسته و خاطره تجربه آن فضا از نگاه کارگردان در درک مکانیسم حافظه فضایی، در ذهن مخاطبان و معماران حایز اهمیت می باشند. فیلم های آندری تارکوفسکی، از زندگی نامه خود کارگردان نشیت گرفته اند و شعر وجودی زیستن وی را بیان می کنند؛ فیلم نوستالژیا، به عنوان نمونه موردی در نظر گرفته شده است. پرسش پژوهش، مطرح می کند که چگونه معنا و حافظه فضایی از طریق رسانه فیلم خودزیست نامه نوستالژیای آندری تارکوفسکی (فیلم به عنوان بازنمایی بصری مکان زیست شده) انتقال داده می شود ؟
هدف پژوهش: در این پژوهش، هدف بررسی معنا و حافظه فضایی فضا های زیسته در فیلم خودزیست نامه نوستالژیا، از منظر پدیدارشناسی می باشد.
روش پژوهش: روش تحقیق از نوع کیفی و روش توصیفی-تحلیلی و پدیدارشناسی است. که از منظر پدیدارشناسی، نه از گزیده مصاحبه ها بلکه از تصاویر متحرک فیلم های سینمایی نشیت گرفته است. مطالعه کنونی فیلم از نوع « پدیدارشناسی توصیفی بصری» از تجربه فضا است.
نتیجه گیری: بررسی ها نشان می دهند با خوانش پدیدارشناسانه معماری از طریق رسانه سینما، در فیلم خودزیست نامه نوستالژیا اثر آندری تارکوفسکی، زمانی که فیلم ساز به درک عمیقی از فضا و معماری رسیده و فضای فیلم حاصل تجربیات زیسته وی باشد، این معانی توسط مخاطب درک، رمزگشایی و تجربه می شوند. فیلم نوستالژیا، درباره حس دلتنگی و اشتیاق برای خانه دوران کودکی است، خانه به عنوان اولین مکان تجربه شده در کودکی، همواره در حافظه فضایی فرد ماندگار خواهد بود و نگرش بعدی به فضا ها تا حدی بستگی به این نگرش اولیه دارد. با نگاهی به فیلم نوستالژیا، درخشش شاعرانه ناب تصاویر معماری تارکوفسکی، درمانی برای زبان الکن معماری دوران معاصر است که فارغ از گستره وسیع احساسات بشری است.
Machine summary:
پرسش پژوهش، مطرح میکند که چگونه معنا و حافظۀ فضایی از طریق رسانۀ فیلم خودزیستنامۀ نوستالژیای آندری تارکوفسکی (فیلم بهعنوان بازنمایی بصری مکان زیستشده) انتقال داده میشود؟هدف پژوهش: در این پژوهش، هدف بررسی معنا و حافظۀ فضایی، فضاهای زیسته در فیلم خودزیستنامه (نوستالژیا) از منظر پدیدارشناسی است.
فیلم نوستالژیا، دربارۀ حس دلتنگی و اشتیاق برای خانۀ دوران کودکی است، خانه بهعنوان اولین مکان تجربهشده در کودکی، همواره در حافظۀ فضایی فرد ماندگار خواهد بود و نگرش بعدی به فضاها تا حدی بستگی به این نگرش اولیه دارد.
این نوشتار به بررسی نقش فضای معماری زیسته در سینما، از طریق نمونۀ موردی فیلم نوستالژیا از آندری تارکوفسکی میپردازد و در دو بخش کلی تدوین شده است؛ در بخش نخست، دیدگاههایی درباب معماری و سینما، فضای زندۀ تجربهشده در رسانۀ سینما، پدیدارشناسی مکان و مکان محرک حافظه مطرح میشوند و در بخش دوم، عناصر فیزیکی و غیرفیزیکی فضا، حافظۀ فضایی و نقش مکان در برانگیختن خاطرات در فیلم نوستالژیای آندری تارکوفسکی مورد تحلیل قرار میگیرند.
از سوی دیگر، این یک فعالیت پاسخگو برای استفاده از بخشی از مکان است، هنگامیکه با هم جمع شوند، حس آشنایی را ایجاد میکند که در سکونت انسان و در همۀ زندگی و بودن در جهان وجود دارد (Yates,1966, 191) همانطورکه مرلوپونتی 13 یا ریکور 14 ادعا میکنند، تجسم از نظر جسمانی برابر با سکونتداشتن است.
فیلم نوستالژیا، دربارۀ حس دلتنگی و اشتیاق برای خانۀ دوران کودکی است، خانه بهعنوان اولین مکان تجربهشده در کودکی، همواره در حافظۀ فضایی فرد ماندگار خواهد بود و نگرش بعدی به فضاها تا حدی بستگی به این نگرش اولیه دارد.
New York: Princeton Architectural Press.