Abstract:
حاشیهنویسی بر متون از سنتهای علمی و ادبی مسلمانان بوده است. از دیرباز نگارش حاشیه، چه از سوی خود مولف و چه از سوی شاگردان یا منتقدان مولف روشی رایج در گسترش اندیشه علمی و ادبی در حوزه فرهنگ ایران بوده است. حاشیهنگاری بر متون از قرن هشتم هجری شتاب گرفت و در روزگار قاجار، حاشیهنگاری بر متون فقهی به امری متداول در حوزههای علمیه تبدیل شد. حاشیهنگاری بر شعر، آن هم شعر معاصر، غریب و نامتداول است که چندان سابقهای در ادب معاصر فارسی ندارد. مهدی اخوان ثالث به سائقه استعداد، مطالعه زیاد، پرورش در حوزه فرهنگی خراسان و آشنایی با متون ادب فارسی و عربی در این زمینه شاعری پرکار و کم مانند است. اخوان ثالث بر شعر خود از مجموعه "ارغنون" تا آخرین مجموعه شعریش، "تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم"، حاشیههای گوناگون، طنزآلود، آگاهیبخش و ظریف نگاشته است. بر اساس این تحقیق، عمده دلیل او برای این کار دفع دخل مقدر و ابهامزدایی از نظریات ادبی او توسط دیگران است. این تحقیق به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده و در پی یافتن علل گرایش فراوان اخوان به سنت خودحاشیهنویسی است.
Text annotation has been one of the scientific and literary traditions of Muslims. Annotation has long been a common method in the development of scientific and literary thought in the field of Iranian culture, both by the author himself and by the author's students or critics. Text annotation accelerated from the eighth century AH and in the Qajar era, annotation on jurisprudential texts became common in seminaries. Annotation on contemporary poetry is a strange and uncommon practice that has little history in contemporary Persian literature. Mehdi Akhavan Sales is a prolific and rare poet in this field due to his talent, vast studies, upbringing in the cultural sphere (domain) of Khorasan and familiarity with Persian and Arabic literary texts. He has written various, humorous, informative and delicate Annotations on his poetry. According to this research, the main reason for this is to demystify. This research has been done by an analytical-descriptive method and seeks to find the reasons for the excessive tendency of Mehdi Akhavan Sales to the tradition of self-annotation.
Machine summary:
تاريخ دقيق و روشني در مـورد آغـاز حاشيه نويسي بر متون فارسي خاصه متون ادبي وجود ندارد؛ اما نسخه هاي خطياي کـه به قلم اهل فضل ، حاشيه نويسي شده ، بسيار است و از قرن هشتم هجـري بـه ايـن سـو ديده ميشود.
. نگـاهي بـه فهرسـت طـولاني نسـخه هاي خطـي کتابخانـه هاي ايـران و نيـز منـابع کتابشناسي نظير الذريعه الي تصانيف الشيعه از شيخ آقا بزرگ طهراني نشان ميدهد کـه فقط بر فرائد الاصول شيخ انصاري ده ها حاشيه نوشـته شـده و هـر نويسـنده اي از ظـن خود اين منبع مهم فقهي را شرح ، تفسير يا تأويل کرده است .
هرچند در اينجا قصد داوري در اين باب نيست ، ميتوان گفت اخوان ثالث براي اين به حاشيه نويسي بـر شـعر خـود دسـت يازيـده کـه نگران تفاسير غلط يا بدفهميهاي رايج بوده است .
اخوان در حاشيه نگاري بر شعر خود غالباً اين چند رويکرد را دارد: ١- توضيح يک واژه يا اصطلاح ٢- معرفي يک شخصـيت ادبـي- تـاريخي ٣- شوخي و مطايبه با ديگران ٤- اشاره به يک رويداد تـاريخي يـا شـرح يـک رخـداد ٥- توضيح در شأن نزول شعر ٦- اخوانيه گويي و مجابات بـا اديبـان معاصـر ٧- اظهـار و ايضاح عقيده شخصي.
گزارش يک رويداد تاريخي يا واقعه اي شخصي (٢٥ مورد) توضيح يا شرح يک واژه يا اصطلاح غناي واژگاني شعر اخوان ، که تابعي از دانش گسترده او در ادب فارسي و عربي اسـت ، سبب شد که سخن اخوان موزه اي از کلمات نو و کهن باشد و براي شـناخت معـاني و مفاهيم برخي از اين واژه ها دستياري فرهنگها و قاموسها را ضروري جلوه دهد.