Abstract:
در سالهای اخیر تئوری آشوب به عنوان یک روش پرقدرت جهت بررسی سیستمهای پیچیده غیرخطی مطرح شده و افقهای جدیدی را فهم رفتار سیستمهای مختلف در علوم مهندسی و پزشکی باز کرده است. محور کلیدی تئوری آشوب نهفته در بینظمی است. نظریه آشوب در حوزه مدارات الکتریکی و الکترونیک قدرت به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته و نتایج معتبری در این زمینه ارائه شده است. نظریه آشوب به مطالعه سیستمهایی میپردازد که در نگاه اول به نظر میرسد رفتار تصادفی دارند؛ اما در واقع همین سیستم تحت حاکمیت قوانین مشخصی است و یا به عبارتی در هر بینظمی، نظمی نهفته است. چنین سیستمی نسبت به شرایط اولیه بسیار حساس است، به گونهای که ورودیهای ظاهرا ناچیز و دلخواه، قادرند تاثیرات شگرفی بر روی سیستم داشته باشند. در نظریه فوق، سیستم همچون ارگانیزم زنده، مریض و بیمار میشود؛ بنابراین برای بهبود آن باید دست به تغییر زد. نظریه سیستمهای پیچیده و آشوب، اساس و پارادایم نظریات دیگر است که حوزه برق را نیز همچون دیگر حوزههای علمی تحت تاثیر اصول خود قرار داده است. در شرایط آشوب و بینظمی، سیستمها دائما بین جاذبههای مختلف در نوسان هستند (تعادل پویا) و گاه تغییر کوچکی باعث بروز تغییرات وسیع و ریشهای در سیستم میشود. در این مقاله ابتدا به تعریف و تبیین نظریه آشوب پرداخته و سپس به بررسی میانی آشوب و پیشینه پژوهش در حوزه مهندسی برق، پرداخته و سپس نتایج و پیشنهاداتی در این حوزه ارائه میشود.
Machine summary:
com ارسال: اسفند ماه 1401 پذیرش: فروردین ماه 1402 چکیده در سال های اخیر تئوری آشوب به عنوان یک روش پرقدرت جهت بررسی سیستم های پیچیده غیرخطی مطرح شده و افق های جدیدی را فهم رفتار سیستم های مختلف در علوم مهندسی و پزشکی باز کرده است.
رشتة مهندسی برق نیز می تواند از نظریة آشوب بهرة بسیار ببرد، زیرا بسیاری از رفتارهای انسانی در سازمان از ویژگی پیچیدگی و پیش بینی ناپذیر بودن برخوردارند و به کمک نظریه های قطعیت گرا و یقینی نمیتوان آنها را تبیین کرد، در حالی که اگر بتوان دستگاه های آشوبی برای این رفتارها تنظیم کرد، بسیاری از مسائل سازمانی که ناشی از عدم امکان پیش بینی رفتارها در سازمان است، از میان خواهد رفت.
در فرایند عملکرد سازمانی نیز نظریة آشوب کمک کننده است، زیرا بسیار مشاهده کرده ایم که یک عمل جزئی و پیش پا افتاده موجب عصیان ها و آشوب های بزرگی در سازمان ها شده است که این نشان از آشوبناک بودن فعالیت ها و عملکردها در سازمان هاست (شاخص حساسیت به تغییرات جزئی اولیه) و لزوم استفاده از نظریه های بی نظمی را در بررسی های سازمانی به خوبی آشکار می کند (3(.
در گذشته سیستم هایی که اثر پروانه ای از خود نشان می دادند، به عنوان سیستم های بررسی ناپذیر مطالعات علمی کنار نهاده می شد و به این جهت روش تحلیلی خاصی برای مطالعه آن ها به وجود نیامده بود اما امروزه، این سیستم ها محل توجه دانشمندان است و کوشش می شود تا مسائلی که قبلا تصادفی و ناموزون و بی نظم تلقی می شدند با تئوری آشوب مطالعه و راه حل یابی شوند (8(.