Abstract:
چکیده:راهبرد سیاست خارجی ایران نسبت به عراق بعد از سقوط صدام تحت تاثیر عناصر مختلف جغرافیایی، مذهبی، اقتصادی، محور مقاومت و....بوده است. این راهبرد با توجه به اشغال عراق توسط امریکا، زوال دولت و ارتش مستقر، نگرش خاص کشورهای منطقه ای باعث شد که بتدریج قدرت منطقه ای و جهانی ایران در عراق جدید افزایش یابد. بعد از سقوط صدام، سیاست خارجی ایران در عراق از یک سو باعث شکل گیری امنیت در عراق شد، چرا که بعد از صدام و زوال ارتش بعث، بحران های امنیتی عراق را فرا گرفت. ایران در صورت بندی امینت نوین عراق اعم از امنیت سخت افزاری و نرم افزاری نقش محوری داشت. اما از سوی دیگر دخالت سایر کشورهای منطقه ای همچون عربستان باعث شکل گیری بحران های نوین امنیتی در عراق شد. در واقع سیاست ایران در عراق در بعد امنیت ملی اثراتی پارادوکسیکالی داشته است. چنانکه در بعد اقتصادی و رشد اقتصادی و زوال جریان های افراطی همانند داعش تاثیرات مثبت و ظرفیت زا بوده است، ولی در ابعاد دیگر همانند حمایت رقبای منطقه ای ایران از شورش ها در عراق، تدام حیات گروههای افراطی و اقتدار دولت مرکزی با جالش های مواجه بوده است.
Malek Zolghadr[1] Abolghasem Najafi[2] Abstract: Iran's foreign policy strategy towards Iraq after the fall of Saddam has been influenced by various factors, including geography, religion, economy and axis of resistance. Given the US occupation of Iraq, the decline of established government and the army, the particular attitude of the regional countries gradually led to an increase in Iran's regional and global influence in the new Iraq. After the fall of Saddam, Iran's foreign policy in Iraq, on the one hand, shaped security in Iraq, because after Saddam and the fall of the Ba'athist army, the security crisis spread in Iraq. Iran has played a key role in shaping Iraq's new security, including hardware and software security. But on the other hand, the involvement of other regional countries, such as Saudi Arabia, has led to new security crises in Iraq. In fact, Iran's policy in Iraq has had paradoxical effects on national security. As the economic dimension and economic growth and the decline of extremist groups such as ISIS has had positive and capacity-building effects, but in other dimensions such as the support of Iran's regional rivals for the insurgency in Iraq, the survival of extremist groups, authority of the central government have been challenged. [1] Assistant Professor and Faculty Member, Faculty of Law and Political Science, Islamic Azad University, Zanjan, Iran, Corresponding Author, email: Malek_Zolghader@yahoo.com. [2] M.Sc. Student, Political Science, Faculty of Law and Political Science, Takestan Branch, Islamic Azad University, Takestan , Iran
Machine summary:
در این بین، وجود نظام پارلمانی در عراق، اکثریت بودن جمعیت شیعیان عراق، نفوذ و رابطه خوب ایران با شیعیان، خروج سربازان آمریکایی از عراق و تحولات مربوط به بحران سوریه باعث شده است تا طی سه انتخابات مذکور از یک سو ایران بیشترین نفوذ و روابط استراتژیک را با عراق داشته باشد و از سوی دیگر دو کشور ترکیه و عربستان در انتخابات پارلمانی عراق نتوانند به موفقیت قابل ملاحظهای دست یابند.
تغییر ساخت قدرت و حکومت عراق، زمینۀ حضور و نفوذ بازیگران منطقهای از جمله ایران در این کشور فراهم شد و این پرسش مطرح میشود که جمهوری اسلامی ایران چه سیاستی را در قبال عراق پس از صدام اتخاذ کرده است و در پی کسب چه اهدافی میباشد؟ یافتههای مقاله حاضر که برای پیشبرد مباحث خویش از روش ترکیبیِ توصیفی- تحلیلی بهره گرفته است حاکی از آن است که سیاست جمهوری اسلامی ایران در عراق پس از صدام بر مبنای همکاری و ائتلاف بوده است، به این معنا که جمهوری اسلامی ایران در راستای افزایش گستره نفوذ خود و کاهش تهدیدات ناشی از تحولات عراق بر امنیت ملی خود، بر تحکیم و تثبیت جایگاه شیعیان در ساختار سیاسی عراق و تقویت دولت مرکزی آن کشور تأکید کرده و میکند.
پرسش اصلی این است که سیاست خارجی ایران چه تاثیری بر بر امنیت ملی عراق پساصدام گذاشته است؟ پیشینه و ادبیات پژوهش دکتر داود غرایاق زندی در کتاب محیط امنیتی پیرامون جمهوری اسلامی ایران در فصلی با عنوان شکل بندی محیط امنیتی ایران در عصر هژمونیک گرایی آمریکا از دکتر متقی آورده است که محیط امنیتی کشورها در دوران بعد از جنگ سرد با تغییرات سریع و گستردهای همراه بوده است.