Abstract:
با توجه به اینکه معروفترین و شناختهشدهترین راه ثبات نبوت، معجزه است، بررسی و تحقیق پیرامون معجزات از مقولههای بسیار مهم است. اوصاف و مشخصات متعددی برای تشخیص معجزه از افعال مشابه بیان شده است ازجمله آنکه معجزه، کاری خارق عادت و مقرون به تحدی است که بشر عادی، از آوردن مثل آن عاجز و ناتوان است. در این راستا تفاوت معجزات پیامبران از مقولههایی است که پیرامون آن نظرات گوناگونی مطرح شده است. از دیدگاه برخی دانشمندان علوم قرآنی، معجزه هر پیامبری از جنس کمال و فضیلت عصر آن پیامبر بوده است تا مردم بدانند که آن عمل متفاوت از تخصص و عمل بشری است و کاری الهی و خارج از توان بشری است، باورمندان به این نظریه که از آن به "تناسب معجزه با زمانه"یادکردهاند؛ بیش از هر چیز مستند خود را روایتی از امام هادی ع قرار دادهاند. این گفتار پس از تعریف و بیان اندیشه تناسب معجزه با زمانه و بیان ادله عقلی و روایی آن؛ تلاش دارد تا دلایل ادعایی را ردّ نماید. در بحث روایی که مهمترین دلیل این گزاره دانسته شده؛ نقد سندی و متنی موردتوجه قرار گرفته است. در ادامه قرائنی دیگر نیز بر ابطال این گزاره ارائه شده است.
Because the most well-known way to substantiate prophethood is through miracles, it is imperative to investigate the miracles, which is a critical category. for miracles, many features and descriptions have been provided, suggesting that a miracle is a challenging and extraordinary thing that ordinary human beings are incapable of producing the likes of which. In this connection, the difference between the apostles’ miracles is a subject that involves many theories. For some Qur’anic science scholars, the miracle of every prophet has originated from his perfection and virtues of his era so that people get to know that the conduct is different from human action and that it is divine and out of human power. The advocates of this theory, who call it the “proportion of the miracle with the time conditions,” refer to a narration from Imam Hadi (PBUH). This study first defines and states the idea of the proportion of the miracle with the time conditions and then produces rational and narrative reasoning to reject alleged reasons. From a narrative perspective, which is the most important reason for this subject, documented and textual critics are focused attention, though some reasons are brought to reject it.
Machine summary:
بلاغي نجفي (متوفي ١٣٥٢ ق ) که او را بنيان گذار علم نوين کلام در نجف اشرف دانسته اند بر اين باور بود که در دوران حضرت موسي (ع ) امر رايج بين مصريان ، صنعت سحر و قوانين نقد و بررسي نظريه «تناسب معجزات با شرايط زمانه »؛ ستار و قصري | ٧٥ جاري مجراي آن بود و آنان آنچه در راستاي اين صنعت و خارج از قدرت بشري بود را مي شناختند و لذا معجزه حضرت موسي (ع ) انداختن عصا و مار شدن آن و سپس برگشتن عصا به حالت اوليه بود و اين ساحران بودند که پي بردند کار حضرت موسي (ع ) خارج از قدرت بشري است و ايمان آوردند.
(فخرالدين رازي،١٤٢٠ ق : ٦: ٥٢٨) استاد عبدالله جوادي آملي نيز بر اين باور است که : معجزه در هر عصر از پيشرفته ترين رتبه هاي علمي آن زمان است چون مدعي نبوت با ارائه معجزه ، تحدي و مبارزه طلبي مي کند، بنابراين انگيزه همه به منظور مقابله با او تحريک مي شود و اين متخصصان صاحب نظرند که مي توانند با تدبر در همه جوانب امر و استمداد از برخي مبادي تجربي در رشته مورد تخصص خويش ، به خوبي از راه حدس دريابند که آنچه مدعي نبوت آورده است ، گرچه ظاهراً شبيه بعضي از کارهاي غيرعادي متخصصان در اين زمينه است ، اما با تأمل کافي چنين نتيجه مي دهد که اعجاز نبي هرگز از سنخ کار متخصصان نيست تا آنان يا ٧٨ | فصلنامه علمي سراج منير | سال يازدهم |شماره ٤٠ | پاييز ١٣٩٩ ديگران به انتظار پيشرفت رشته تخصصي در آينده دور يا نزديک ، بتوانند همانند کار او را انجام دهند.