Abstract:
زﯾﺒﺎﯾﯽﺷﻨﺎﺳﯽ به مطالعه ﺷﻌﺮ در دو ﺑﺨﺶ، روﺳﺎﺧﺖ، یعنی زﺑﺎن و ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ آن، و زیرﺳﺎﺧﺖ، یعنی ﻣﺤﺘﻮا و اﻧﺪﯾﺸﻪ ﭘﻨﻬﺎن در کلام، میپردازد. ﻏﺰﻟﯿﺎت ﺷﻤﺲ ﺗﺒﺮﯾﺰی، ﻧﻤﻮﻧﻪی ﺑﺎرز شعر حماسی ـ عرفانیاند که از آرایههای ادبی، موسیقی و عناصر زیبایی زیرساختی و روساختی قوی برخوردارند. مولوی در دیوان شمس به وفور از آهنگ حاصل از چینشهای متفاوت مصوتها، عناصر روساخت زیبایی شعر، برای القاء معانی و هیجانات عرفانی خود استفاده میکند. در این مقاله، انتقال عناصر زیباییشناختی را در ترجمۀ فرانسوی اوا دو ویتره میروویچ با سبکشناسی وینه و داربلنه بررسی کردهایم و نشان دادهایم که وامگیری، گرتهبرداری، ترجمه واژه به واژه، تغییر صورت، تغییر بیان، معادلیابی و همانندسازی هر کدام بشکلی در گذار زیبایی شعر مولانا به زبان فرانسه نقش ایفا کردهاند. عناصر زیباییشناختی شعر مولانا در ترجمه میروویچ گذاری دشوار به «زبان ـ فرهنگ» فرانسه داشتهاند. این عناصر نهایتا شکل و قالبی متفاوت و البته گاه دلنشین یافتهاند، که به توانش زبانشناختی مترجم، و «تراوایی» زبان فرانسه نسبت به عناصر زبانی ـ فرهنگی شعر فارسی و عروض خاص آن مربوط میشود. افق زبانی ترجمه میروویچ، متفاوت از افق زیباییشناختی شعر مولانا، ازتعامل زبان ـ فرهنگهای مقصد و مبدا در نزد مترجم شکل گرفته است که ویژگی خاص خود را به عنوان یک اثر مستقل ادبی داراست.
Aesthetics is interested in the beauty of the poem on two levels: supra-structural (form), and infra-structural (content).L’esthetique s’interesse a la beaute du poeme a deux niveaux: supra-structural, la forme ; et infra-structural, le contenu. Du point de vue infra-structural on distingue quelques genres comme la poesie epique et ses sous-genres epico-mystique, dont le Divan-e-Shams est l’exemple connu. Dans cette recherche, nous suivons la transmission des elements esthetiques du Divan-e-Shams dans la traduction francaise De Vitray-Meyerovitch, grace aux differents procedes stylistiques, definis par l’approche de Vinay et Darbelnet, comme Emprunt, Calque, Traduction litterale, Transposition, Modulation, Equivalence, Adaptation. La transmission des elements esthetiques de la poesie de Rumi, s’est presque realisee dans la «langue-culture» francaise, sous une forme parfois etrange, mais parfois bien composee pour donner le meme effet que l’original. Ce qui revele la «permeabilite» de la langue francaise aux elements linguistiques et culturaux persans pour creer finalement un horizon linguistique propre a la traduction produite, qui est le resultat de l’interaction des horizons de «langues-cultures», source et cible.