Abstract:
تبیین یک ساختار مناسب تحقیق و توسعه و نوآوری در تعاونیها و به ویژه تعاونیهای روستایی، میتواند عاملی در حل مشکلات و ارتقای توانمندیهای فنی و بازاریابی این شرکتها باشد. بر این اساس، هدف این پژوهش ارائه الگوی نوآوری در فرآیند تحقیق و توسعه در تعاونیهای فرش دستباف بوده که در قالب یک مطالعه کاربردی، آمیخته و با رویکرد استقرایی دنبال شدهاست. در مرحله اول جهت شناسایی نیازهای نوآورانه و ذینفعان این فرآیند از مرور سیستماتیک و مصاحبه با خبرگان استفاده شده و سپس با تشکیل ساختار سلسله مراتبی فرآیند تحلیل شبکهای، نیازهای نوآورانه، مراحل تحقیق و توسعه و در نهایت اهمیت هر یک از ذینفعان در فرآیند تحقیق و توسعه با تشکیل سوپر ماتریس شبکه و به کمک تکنیکهای دیمتل و بهترین-بدترین تعیین گردیدهاست. در این تحلیل جامعه آماری خبرگان و فعالان این تعاونیها به عنوان منابع دادهای درنظر گرفته شده و با استفاده از روش قضاوتی و هدفمند 16 نفر در تعیین نیازها و 21 نفر در وزندهی و تعیین اولویتها مشارکت داشتهاند. یافتهها نشان میدهد نوآوری در فناوری تولید، محصولات، فرآیندهای کاری و تولید پایدار و سبز بیشترین اولویت را در نیازهای نوآورانه این تعاونیها دارند. همچنین مراحل تولید تجاری، پژوهش و بازاریابی در فرآیند تحقیق و توسعه بیشترین اهمیت را دارند که در مرحله تولید تجاری، حامیان، تامینکنندگان و مشتریان، در مرحله پژوهش، واحدهای تحقیقاتی از جمله دانشگاهها، مراکز تحقیق و توسعه و پژوهشکدهها و در مرحله بازاریابی مشتریان اهمیت بیشتری دارند.
Explaining an appropriate structure for research and development (R&D) and innovation in rural cooperatives can be a factor in solving problems and improving the technical and marketing capabilities of these companies. Accordingly, the purpose of this study is to provide a model of innovation in the R&D process in handmade carpet cooperative unions, which is in the form of a practical and mixed study, followed by an inductive approach. In the first step, in order to identify the innovative needs and role-players of this process, systematic review and interviews with experts are used, and then by forming a hierarchical structure of network analysis process (ANP), innovative needs, R&D stages, and finally the importance of each role player in the research process was determined. The Demetel techniques and the best-worst method were used to define the ANP supermatrix. In this analysis, the statistical population of experts and activists of these cooperatives are considered as data sources, and using a judgmental and purposeful method, 16 people participated in determining the needs and 21 people in weighting and prioritizing. Findings show that innovation in production technology, products, work processes, and sustainable and green production have the highest priority in the innovative needs of these cooperatives. Also, the stages of commercial production, research, and marketing are most important in the R&D process. Finally, the results show in the commercial production stage, supporters, suppliers, and customers, in the research stage, research units, and in the marketing stage the customers can have the most cooperation.
Machine summary:
بر اين اساس ، هدف اين پژوهش ارائه الگوي نوآوري در فرآيند تحقيق و توسعه در تعاوني هاي فرش دستباف بوده که در قالب يک مطالعه کاربردي ، آميخته و با رويکرد استقرايي دنبال شده است .
با توجه به اهميت اين مسئله ، سؤال اين است که چه الگويي ميتواند در شرکت هاي تعاوني فرش دستباف به منظور ارتقاي نوآوري به کار گرفته شود؟ به صورت معمول ، الگوهاي سنتي تحقيق و توسعه در سازمان ها به عنوان بخشي از ساختار و معماري سازمان در نظر گرفته ميشوند (٢٠١٦ ,.
روش پژوهش پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوي نوآوري در فرآيند تحقيق و توسعه شرکت هاي تعاوني فرش دستباف استان فارس انجام شده است .
در ادامه به منظور تعيين اهميت نيازهاي نوآورانه شرکت هاي تعاوني، هر يک از مراحل تحقيق و توسعه و ذينفعان شبکه نوآوري از فرآيند تحليل شبکه اي ١ استفاده شده است .
در بخش ديگري از نتايج اين پژوهش ، مشخص شد که توليد تجاري، پژوهش و بازاريابي محصولات نوآورانه بيشترين اهميت را در فرآيند تحقيق و توسعه شرکت هاي تعاوني فرش دستباف دارند.
بر اين اساس ، در مرحله توليد تجاري به عنوان مهم ترين مرحله در فرآيند تحقيق و توسعه شرکت هاي تعاوني فرش ، به ترتيب حاميان ، تأمين کنندگان و مشتريان بيشترين نقش را ميتوانند ايفا کنند که در پژوهش هاي جاکوبسن ، لوواس و استينمو (٢٠١٩)، اونکن و همکاران (٢٠١٩)، شاه حسيني و همکاران (١٣٩٨)، نجفيتواني و همکاران (٢٠١٨) و يوانيد و همکاران (٢٠١٨) نيز بر آن تأکيد شده است .