Abstract:
در پیوستار تاریخ اسلام ادعای برگرفتگی روایتهای قرآنی از متون پیشینی در سنتهای ناهمسان با شیوههای همبسته به زمانه با خواستمان بیهویت نمایاندن آموزهها و گزارههای قرآن کریم نمایشگری شد. قرآن کریم و باورمندان دینی نیز با شیوههای گوناگون در پیوند با گونه روش ادعایی اقتباس در پی پاسخ بودند. با گستره دانشها و تئوریها در دوران مدرن، و فرافکنی آن در نظریههای فلسفی و دینی شیوه ادعایی برگرفتگی قرآن با ریختار سازوارانه با سامانه روشی دانشها جای گرفت. در این پیش دانسته رویارویی با انگاره برگرفتگی آموزههای وحیانی نیز در تناسب با روش پردازش رقیب ضروری مینماید. سامانه روشی این پژوهش بر بنیاد متنی، با نگره روایت طوفان که آن را بهمثابه متن پنداشته و با رویآوردهای همسان با آن بسان رهیافت هرمنوتیکی، بینامتنی و روایتشناسی در پی نقد گفتمان برگرفتگی و موجهسازی آن در خودایستایی (استقلال) و منحصربهفردبودن روایت طوفان نوح در قرآن از جهت اصالت روایی است. از یافتههای پژوهش حاضر این است که هرچند کهنروایت طوفان دارای عناصر تکرارشونده در همه روایتهای اساطیری و نیمهاساطیری است؛ اما در گفتمان قرآن کریم به دلیل بهرهمندی از عناصر زبانی و فرازبانی ویژه در سایهسار توحید و معاد، آن را نسبت با گونههای روایتی دیگر ناهمسان و مستقل کرده است.
In the continuum of history, the suspicion of taking Quranic narrations from a priori texts in heterogeneous traditions was used in time-related ways to show the anonymity of the teachings and propositions of the Holy Quran. The Holy Quran and religious believers sought answers in various ways regarding the alleged method of the skeptics. With the spread of knowledge and theories, and its projection into philosophical and religious theories, the method of spreading the suspicion of the Quran was replaced by a method consistent with the methodological system of knowledge. In this regard, it is necessary to confront the idea of taking revelation teachings in proportion to the rival processing method. The methodological system of this research is based on a text, with the view of Toofan narration, which considers it as a text and with approaches similar to it, such as hermeneutic, intertextual, and narratological approaches, it seeks to critique discourse and justify it in its static and unique story of Noah’s flood in the Quran in terms of originality. One of the findings of the present study is that although the storm narrative has repetitive elements in all mythological and semi-mythological narratives, in the discourse of the Holy Quran due to the use of special linguistic and metalanguage elements in the shadow of monotheism and resurrection has made it heterogeneous and independent of other types of narrative.
Machine summary:
این شیوه هستی روایت طوفان در شکل خاستگاهی میانرودانی، عهدینی و قرآنی بررسی نموده و بیان داشته که تنها به دلیل عناصرتکرار شونده در روایتهای طوفان (طوفان، نابودی انسان، کشتی، نجات یافتگان و آفرینش نوین) نمیتوان همه آن روایتها را یک روایت دانست یا حکم به برگرفتگی آن از متنهای پیشینی کرد؛ زیرا سنخهای روایی هریک از روایتها در پیوند با چشمانداز باوری و قصدیت ویژه مؤلف یا مؤلفان آن بوده است.
بازخوانی روایت طوفان در متون پیشینی برای بازنمون استقلال روایی طوفان قرآن کریم در گستره مؤلفه و گفتمان ویژه آن، در آغاز این کهن روایت در متون پیشاقرآنی برای بازنمایی پندار شماری از خاورشناسان در برگرفتگی روایتها بررسی میشود؛ زیرا در پندار برخی از خاورشناسان، وجود عناصر تکرارشونده در روایتگری قرآن بهعنوان بازنمایی یا اینهمانی از داستان کتاب مقدس دانسته شد (بلاشر، در آستانه قرآن، 1376: 296-301؛ سالم الحاج، نقد الخطاب الاستشراقی 2002: 1/269؛ بروکلمان، تاریخ ملل و دول اسلامی، 1346: 26؛ گلدزیهر، العقیدة و الشریعة فی الاسلام، 1945: 21-20).
این انگاره با میانجی (واسطه) مضمونشناسی در اسطوره با نگرش بینامتنیت، به دنبال عناصر ثابت و تکرارشونده روایت طوفان از روایتهای متون پیشینی (اساطیر یونانی، میانرودانی و توراتی) و همحضوری آن روایتها در روایتگری قرآن کریم است.