Abstract:
شناخت روابط مکانی پوشش گیاهی با رسوبدهی حوضهها جهت کنترل و مدیریت بهینه منابع آب و خاک ضرورتی اساسی دارد. تحقیق حاضر با هدف تشخیص و تعیین کم و کیف روابط بین پوشش گیاهی و رسوبدهی سالانه حوضههای آبخیز سبلان واقع در شمال غرب کشور انجام گرفت. در این راستا امکان ارائه مدلهای برآورد منطقهای رسوبدهی بر اساس تحلیلهای آماری همسبتگی و رگرسیون مدنظر قرار گرفت. متغیرهای مستقل شامل مقادیر متوسط، کمینه و بیشینه شاخص گیاهی NDVI بود که از طریق پردازش تصاویر ماهوارهای لندست 8 در محیط نرمافزاری Envi استخراج گردید. متغیر وابسته نیز که عبارت از رسوبدهی سالانه بود، از طریق محاسبات روی دادههای بار رسوبی 10 ایستگاه هیدرومتری نمونه به دست آمد. نتایج اجرای آزمون همسبتگی نشان داد که رابطه قوی و معناداری بین متوسط شاخص گیاهی و میزان رسوبدهی سالانه حوضهها (r = -0/758) وجود داشت. این رابطه معکوس به اهمیت و نقش آشکار پوشش گیاهی در کاهش تولید رسوب و انتقال آن در منطقه تاکید دارد. گذشته از این، نتایج آزمونهای رگرسیونی نشان داد که امکان ارائه مدلهای برآورد منطقهای از رسوبدهی سالانه حوضهها از طریق برازش توابع رگرسیونی خطی، درجه 2 و توانی وجود دارد. در این راستا، مدل درجه دو از بالاترین کارایی برخوردار بوده و توانست 75 درصد از واریانس رسوبدهی سالانه را توضیح دهد. رابطه خطی نیز قادر به توضیح 57 درصد واریانس رسوبدهی سالانه بود.
The knowledge about spatial relationships of vegetation with sediment yield (S.Y) in watersheds is essential for optimal controlling and managing of water and soil resources. The purpose of this study was to recognize and determine the relationship between vegetation cover and annual S.Y of Sabalan catchments, N.W Iran. In this regard, the possibility of presentation of regional S.Y estimation models based on correlation and regression analysis were considered. Independent variables include average, minimum and maximum NDVI (Normalized Differential Vegetation Index), extracted through the processing of Landsa.t 8 satellite imagery in the ENVI environment. The dependent variable, which was the annual S.Y, was obtained through calculations on sediment load data of 10 sample hydrometric stations. Results of correlation test showed that there was a strong and significant relationship between the average NDVI and the annual S.Y in the catchments (r = -0/758). This inverse relationship emphasizes the importance and apparent role of vegetation in reducing sediment production and transporting in the region. Moreover, the results of regression tests showed that is possible to present the regional estimation models regards to annual S.Y by fitting linear, quadratic and power functions. In this regard, the quadratic model has the highest performance and explain 75% of the annual S.Y variance. The linear relationship was also able to explain 57% of the annual sedimentary variance.
Machine summary:
پژوهش حاضر باهدف تشخيص و تعيين روابط بين پوشش گياهي و رسوب دهي سالانه حوضه هاي آبخيز سبلان واقع در شمال غرب کشور بر اساس تحليل هاي همبستگي و رگرسيون انجام گرفت .
گذشته از اين ، نتايج آزمون هاي رگرسيوني نشان داد که امکان ارائه مدل هاي برآورد منطقه اي از رسوب دهي سالانه حوضه ها از طريق برازش توابع رگرسيوني خطي، درجه ٢ و تواني وجود دارد.
پژوهش حاضر به در نظر گرفتن چنين ضرورت روش شناختي، قصد دارد تا با به کارگيري توابع رگرسيوني خطي و غيرخطي در تحليل منطقه اي روابط بين رسوب دهي و پوشش گياهي حوضه هاي آبخيز سبلان ، اولاً به کم و کيف تأثير پوشش گياهي بر ميزان رسوب دهي سالانه حوضه ها شناخت پيدا نمايد و ثانياً در صورت وجود روابط معنيدار، به مدل هاي بهينه برآورد رسوب دهي دست يابد.
از طرفي، مقادير انحراف معيار براي اين متغير نشانگر همگوني حوضه هاي مورد مطالعه به لحاظ تراکم پوشش گياهي است ؛ اما در خصوص مقادير کمينه شاخص گياهي مشاهده ميشود که ناهمگوني قابل توجهي بين حوضه ها وجود دارد.
نتايج آزمون هاي همبستگي و رگرسيون نشان ميدهد که رابطه قوي و معناداري بين تراکم پوشش گياهي و ميزان رسوب دهي کل حوضه ها وجود دارد.
وجود رابطه مستقيم بين بيشينه NDVI و رسوب دهي کل نيز اين گونه بوده و ظاهراً نشان ميدهد که با افزايش پوشش گياهي متراکم بر ميزان توليد و انتقال رسوب افزوده ميشود؛ اما با رجوع به مقادير ميانگين اين متغير (٠/٩) در منطقه مورد مطالعه ميتوان گفت که احتمالاً مقادير بيشينه NDVI دچار افزونگي و اشباع بازتاب واقع شده است .