Abstract:
مفهوم قدرت میانی برای تبیین رفتار میانی، هویت و نقش سیاست خارجی دولت ها استفاده می شود. ج.ا.ایران به عنوان قدرت میانی منطقه ایی هم عناصر ساختاری و هم رفتاری برای ایفای چنین نقشی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر این است که در چارچوب ترکیبی از رویکردهای واقع گرایی، رفتاری و سازه انگاری و برداشت جدید از قدرت میانی منطقه ایی جایگاه ایران را در دسته بندی های قدرت تحلیل کند و سپس براساس این تحلیل با روش کیفی و رویکرد توصیفی-تحلیلی به این سوالات پاسخ دهد که چرا ج.ا.ا یران تصمیم گرفته است قدرت و نفوذ خود را در خارج از کشور به نمایش بگذارد یا اقدامات ایران برای تحقق این اهداف چه بوده است و چالش ها یا محدودیت های رفتار میانی ج.ا.ایران در سطح منطقه خاورمیانه چیست؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که هدف ایران از گسترش نفوذ منطقه ای تأمین بقای ج.ا.ایران، مبارزه با نفوذ و نظم منطقه ای مخالفان خود از جمله امریکا و اسرائیل، حمایت از جبهه مقاومت به ویژه فلسطینیان برای دستیابی به حقوق خود و صدور انقلاب اسلامی به منطقه به منظور وحدت جهان اسلام است. نتایج تحقیق حاکی از آن است، هر چند ج.ا.ایران با استفاده از ابزارهای مختلف از جمله قدرت سخت، نرم و اقتصادی قدرت و نفوذ خود را در منطقه گسترش داده است؛ اما به دلایل مختلف از جمله ؛ محدودیت ها و چالش هایی برای تتثبیت و گسترش نفوذ خود در سطح منطقه ای و فراتر از آن دارد.
The concept of middle power is used to explain the intermediate behavior, identity and foreign policy role of governments. Iran, as an emerging middle power, has both structural and behavioral elements to play such a role. The aim of the current research is to analyze the position of Iran in the categories of power within the framework of a combination of realism, behavioral and constructionist approaches and a new understanding of the regional middle power and then based on this analysis with a qualitative method and a descriptive-analytical approach to these questions should be answer why Iran's has decided to display its power and influence abroad, or what Iran's actions have been to achieve these goals, and what is the challenges or limitations of Iran's intermediate behavior at the level of the Middle East region? In response, this hypothesis is proposed that Iran's goal of expanding its regional influence is to ensure the survival of Iran, to fight against the influence and regional order of its opponents, including America and Israel, to support the resistance front, especially the Palestinians, to achieve to their own rights and exportation of Islamic revolution to the region in order to unify the Islamic world. The results of the research indicate that, although the Republic of Iran has expanded its power and influence in the region in appropriate historical opportunities; But for various reasons, ; It has many limitations and challenges to establish and expand its influence at the regional level and beyond.
Machine summary:
ا. ايران : فرصت و چالش هاي گسترش نفوذ منطقه ايي 57 1 رئوف رحيمي سال پانزدهم زمستان ١٤٠١ چکيده مفهوم قدرت مياني براي تبيين رفتار مياني، هويت و نقش سياست خارجي دولـت هـا اسـتفاده مـي شـود.
) در فرصت هاي تاريخي مناسب قدرت و نفوذ خـود را در منطقـه گسترش داده است ؛ اما به دلايل مختلف از جمله فقدان توسعه فناوري و حمايت بين المللـي و حتـي مخالفـت هاي شديد با نفوذ ايران در سطخ منطقه اي و فرامنطقـه اي، اقتصـاد رانتـي و ضـعف هـاي سـاختاري آن و اثـر تحريم هاي بين المللي در بخش نظامي و اقتصادي؛ محدوديت ها و چالش هايي براي تتثبيت و گسـترش نفـوذ خود در سطح منطقه اي و فراتر از آن دارد.
به عنوان مثال ، احتشامي و هينبوش ٤ در مطالعـه خـود در مـورد سـوريه و ايـران بـه عنوان قدرت هاي مياني در خاورميانه تلاش مي کنند اين مفهوم را از سلسله مراتب بـين المللـي بـه 1 ٩٦ سال پانزدهم | شماره پنجاه و هفتم | زمستان ١٤٠١ 1 Douglas Lemke 2 Barry Buzan and Ole Waever 3 Lake and Morgan 4 Ehteshami and Hinnebusch منطقه اي منتقل کنند.
مصر در زمان ناصر، ايران در دوره جمهوري اسلامي، سوريه در زمان بشار اسد و عراق در زمان صدام حسين ، همگي سياست هاي خارجي را اتخاذ کرده اند کـه بـا نشريات علمي دانشگاه جامع امام حسين (عليه السلام ) ٩٧ هدف بازنگري در نظـم موجـود منطقـه اي و در عـين حـال مقاومـت در مقابـل نفـوذ قـدرت هـاي فرامنطقه ايي انجام شده است .