Abstract:
فرا داستان به عنوان یکی از رایجترین انواع داستانهای پستمدرنیسم، روشی است که در آن راوی در خلال داستان، فرآیند داستانی بودنِ داستان و داستاننویسی را ذکر میکند. رضا امیرخانی، رماننویس برجسته معاصر ایرانی در برخی از رمانهایش رویکردی پستمدرنیستی دارد و میکوشد با روشهای مختلف، نوشتههایش را به سوی فرا داستان هدایت کند. نویسندگان این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به بررسی زیباییشناسی فرا داستان در رمانهای امیرخانی پرداختهاند و ضمن تعاریفی از فرا داستان بر مبنای دیدگاه صاحبنظران، شگردهایی را که امیرخانی برای زیبایی فرا داستان به کار گرفته، بررسی کردهاند. این پژوهش مینمایاند که امیرخانی با استفاده شگردهای زبانی مانند: اسامی نشاندار، تکرار، جدانوشتن واژهها، زبان عامیانه و محاورهای، چند زبانی و بازیهای زبانی و کلامی، و شگردهای ادبی مانند استعاره، تشبیه، کنایه، اقتباس و تقابل در رمانهایش سبب زیبایی فرا داستان شده و به نحو احسن از عهده خلق این فرآیند ادبی برآمده است.
As one of the most common types of postmodern stories, metafiction is a way in which the narrator mentions the process of being a story and story writing during the story. Reza Amirkhani, a prominent contemporary Iranian novelist, has a postmodernist approach in some of his novels and tries to direct his writings to the beyond through different methods. The authors of this research have investigated the aesthetics of metafiction in Amirkhani's novels by relying on the descriptive-analytical method, and in addition to definitions of metafiction and aesthetics based on the opinions of experts, they have examined the methods used by Amirkhani for the beauty of metafiction. This research shows that Amirkhani's use of language tricks such as marked names, repetition, separate writing of words, colloquial and colloquial language, multilingualism and language and verbal games, and literary tricks such as metaphor, simile, irony, adaptation and contrast in his novels cause The beauty has become a myth and it has been successfully created by the creation of the myth.
Machine summary:
اين پژوهش مينماياند که اميرخاني با استفاده شگردهاي زباني مانند اسامي نشان دار، تکرار، جدانوشتن واژه ها، زبان عاميانه و محاوره اي، چند زباني و بازيهاي زباني و کلامي و شگردهاي ادبي مانند استعاره ، تشبيه ، کنايه ، اقتباس و تقابل در رمان هايش سبب زيبايي فرا داستان شده و به نحو احسن از عهده خلق اين فرآيند ادبي برآمده است .
در اين پژوهش به زيباييشناسي فراداستان در دو بخش زباني و ادبي پرداخته ميشود تا مشخص شود که اميرخاني چه شگردهايي براي زيبانمودن فراداستان در داستان ه اي پست مدرنيسم خود به کار گرفته است .
. تنها کاري که در زمينۀ سبک رمان هاي اميرخاني انجام شده ، مقالۀ محمد رضايي و فهيمه خيري با عنوان «بررسي سبک شناسانۀ رمان «ارميا» اثر رضا اميرخاني» در سال ١٣٩٦ است ؛ اما اينکه پژوهشي به جنبۀ زيباييشناسانه فراداستان ، در آثار اين نويسنده پست مدرن پرداخته باشد، ديده نشده و از اين جهت تحقيقي نو به شمار ميآيد.
» (مقياسي و فراهاني، ١٣٩٣: ١٨) در رمان هاي پست مدرن اميرخاني اسامي نقش برجسته اي دارند؛ زيرا گاه با نام هايي روبرو ميشويم که نشاندارند؛ يعني ارزش ها فرهنگي و اجتماعي خاصي دارند و گاه نشان دهندة بينش نويسنده دربارة اين ارزش ها هستند.
نويسنده خود در نشستي که در نقد رمان قيدار داشته ، علت 1 اين کار را کمک به زبان فارسي جهت ساخت لغات جديد معرفي کرده است .