Abstract:
مقالات شمس کتابی است حاوی اندیشهها و تفکرات عرفانی که شامل مباحثی دربارۀ تصوف و عرفان میباشد که بهوسیلۀ مریدان شمس، جمعآوری شده است. نویسنده در این پژوهش به شیوۀ توصیفی - تحلیلی درصدد آن است تا به بررسی و تحلیل استعارههای مفهومی در این کتاب بپردازد. زبانشناسی شناختی بر تجربههای جسمانی در فرایندهای ذهنی و پیوند ذهن و زبان تأکید دارد. هدف از این پژوهش درک و تبیین پیوندهای ذهن و زبان شمس تبریزی در مقالات با کمک نظریۀ استعاری شناختی است. واکاوی موضوع بیانگر آن است که زبان در قالب نظامهای استعاری به جهانبینی شمس، پیوندی تنگاتنگ دارد. آنچه این پیوند را مستحکم میسازد، نگاشته شدن طرحوارههای تصاویری ذهن بر اصول کلی جهانبینی شمس و سامانیافتگی نگاشتههای استعاری و شبکههای منسجم از استعارهها بر محور الگوی شناختی کلان است که در نظامی از تناظرها جنبههای ناشناختۀ جهانبینی شمس را روشنتر میسازد. نگاهی کلی به استعارههای مفهومی در مقالات شمس نشان میدهد. نظام استعاری مقالات شمس، مشابه نویسندگان عارف همعصر خود است. در تقریرات شمس، اتگار فقط حوزۀ مقصد، حرف و سخن است که گاهی در قالب شیئی شکستنی و گاهی در قالب یک گیاه و گاهی در ارتباط با رنگ، مفهومسازی شده است به نحوی که ناخودآگاه بودن حکایتها و تمرکز نداشتن شمس نسبت به یک موضوع واحد از جمله عواملی است که باعث شده سبک وی در مفهومسازیهای استعاری نسبت به دیگران متمایز گردد.
Shams's essays is a book containing mystical thoughts and thoughts, which includes discussions about Sufism and mysticism. Cognitive linguistics emphasizes physical experiences in mental processes and the connection between mind and language. The purpose of this research is to understand and explain the connections between Shams Tabrizi's mind and language in his articles with the help of cognitive metaphor theory. The analysis of the topic shows that language in the form of metaphorical systems has a close connection with the worldview of Shams. What makes this connection strong is the writing of the visual schemas of the mind on the general principles of Shams' worldview and the organization of metaphorical writings and coherent networks of metaphors on the axis of the macro-cognitive model.. It shows a general view of conceptual metaphors in Shams's articles. The metaphorical system of Shams's articles is similar to his contemporary mystical writers. In Shams' narrations, Etgar is only the domain of destination, words and speech, which is conceptualized sometimes in the form of a breakable object, sometimes in the form of a plant, and sometimes in relation to color, in such a way that the unconsciousness of the anecdotes and Shams' lack of focus on a The single subject is one of the factors that made his style stand out from others in metaphorical conceptualizations.
Machine summary:
انطباق در اين استعارة مفهومي، حوزة مبدأ بالا و پايين بر حوزة مقصد خوبي و بدي ، قابل انطباق است ؛ يعني استعارة مفهومي عالي تر سخن گفتن ، دولت و رفعت خواستن و چيزي بالاي قرآن بودن ، در مفهوم استعاري خوبي و برتري و سعادت به کاررفته است .
» (همان : ١٧٦) واژة گشاد و يا گشاده در مثال هاي فوق ، استعارة مفهومي است که در حوزة مبدأ تنگي و گشادي به شادي در حوزة مقصد خوشحال بودن همانند شده و قابل انطباق است .
» (همان : ١٧٤) در اين جمله ، شمس تبريزي گشاد باطن را در مفهوم استعاري حال خوش معنوي به کاربرده است ؛ يعني گشاد باطن در حوزة مبدأ به شادي و خوشحال بودن در حوزة مقصد قابل انطباق است .
همان گونه که در مقالات نيز از حوزة گياه به عنوان حوزة مبدأ براي وصف و تشريح استعاره هاي مفهومي استفاده شده است .
به همين سبب ، اين حوزة استعاري در مقالات شمس به عنوان يک کلان استعارة پرکاربرد و پربسامد است که از يک جهت با تصاوير پديده هاي طبيعي مرتبط است و با خرده استعاره هايي در حوزة ماده انگاري مفاهيم کلي از قبيل بزرگي، کجي، شکستني بودن ، کم و زياد، درازي و کوتاهي و غيره ، نمود يافته اند.
به همين سبب ، اين حوزة استعاري در مقالات شمس به عنوان يک کلان استعارة پرکاربرد و پربسامد است که از يک جهت با تصاوير پديده هاي طبيعي مرتبط است و با خرده استعاره هايي در حوزة ماده انگاري مفاهيم کلي از قبيل بزرگي، کجي، شکستني بودن ، کم و زياد، درازي و کوتاهي و غيره ، نمود يافته اند.