Abstract:
در پی شیوع بیماری کوید 19 و ضرورت قرنطینه، کلاسهای درسی دانشگاهی به صورت مجازی و برخط تشکیل شد که در بدو امر، طبیعتاً با کاستیهایی مواجه بود. هدف از انجام این تحقیق، فهم ادراک و تجربه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی از مشکلات آموزش مجازی در همان اولین نیمسال برگزاری به شیوه مجازی (نیمسال تحصیلی دوم سال 99-1398)، از منظر اخلاق بود. در این تحقیق کیفی، تعداد 17 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهید بهشتی به صورت هدفمند، انتخاب شده و مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل تماتیک براون و کلارک استفاده شد. براساس یافتهها، مشکلات آموزش مجازی، در قالب 9 تم اصلی بدست آمد و در مجموع، در سه محور مشکلات مربوط به دانشگاه، مشکلات مربوط به اعضای هیئت علمی و مشکلات مربوط به دانشجویان دستهبندی شد. درنهایت، پیشنهاداتی برای رفع کاستیها مطرح شد.
After the outbreak of COVID-19 and the necessity of quarantine, university classes were held virtually and online so that it was natural that this initially would cause some defects. This study aims to find out, from a moral viewpoint, how the students of Shahid Beheshti University understood and experienced virtual teaching problems in the first semester in which classes were held virtually, i.e. the second semester of academic year 1398-1399. In this qualitative research, 17 female students of Shahid Beheshti University were purposefully chosen and interviewed in a semi-structured way. The thematic method of Brown and Clark is used to analyze the data. According to the findings, virtual teaching problems are arranged into nine central themes and classified according to the problems associated with university, with faculty members, and with students. In the end, some suggestions are put forward to correct these defects.
Machine summary:
از سوي ديگر، غالب دانشجويان نيز بـا اين نوع مدل آموزشي آشنا نبودند؛ به علاوه ، کمبود امکانات همچون اينترنت پرسرعت ، لـپ تـاپ و حتـي گوشي هوشمند براي برخي از دانشجويان و از سوي ديگر، تأکيد دانشگاه ها مبني بر ضـرورت ادامـه تـرم صرفاً از همين طريق ، حضور و غياب جدي در کلاس ها، برگزاري آزمون هاي پايان تـرم در همـين سيسـتم ناآشنا و طبيعتاً پر اشکال ، مي توانست تنش هاي مضاعف بر دانشجويان وارد کند و همه اينهـا بـا تصـورات و توقعات دانشجويان از آموزش دانشگاهي در تقابل بود؛ انتظار از دانشـگاه بـراي تـأمين آمـوزش بـا بهتـرين کيفيت و کاملاً رايگان در يک دانشگاه دولتي و حتي تأمين امکانات لازم (و اکنون ، تحميل هزينـه سـنگين اينترنت ، تهيه لپ تاپ يا گوشي هوشمند، و تعميرات اين وسـايل )، انتظـار برخـورداري از آمـوزش يکسـان و عادلانه و برخي انتظارات ديگر.
امتحاناي ميان ترم زيادي تو تقلب دانشجويان و بي عدالتي در ادوبي کانکت داشتيم ؛ ولي خيلي از بچه ها ميومدن تو تلگرام با هم بحث مي کردن ، ارزشيابي تقلب مي کردن (شرکت کننده ۱ يه استاد داشتيم هر چي بهش مي گفتيم صدا قطع شده ، باور نمي کرد؛ چون بچه ها يکي دو بار الکي بهش گفته بودن مي شد ۱۰ دقيقه همون طوري ادامه مي داد؛ تا عدم صداقت دانشجويان اينکه پشتيبان بهش خبر مي داد که واقعاً صداش قطع شده (شرکت کننده ۹ با بررسي کدهاي اوليه مشخص شد که مي توان آنها را در سه محور کلي سازماندهي کرد: مشـکلات مربوط به دانشگاه ، مشکلات از جانب اعضاي هيئت علمي و مشکلات مربوط به خود دانشجويان .