Abstract:
دو مسئله تحریف و اختلاف قرائات قرآن، از مسائلی است که از سدههای نخستین اسلامی، گفتگوهای فراوانی بین محققان قرآنی را برانگیخته است؛ از سویی وجود روایات ضعیف در کتابهای فریقین، توهم وجود تحریف در قرآن را ایجاد کرده است. از سوی دیگر، به خاطر پیوند تنگاتنگی که ببین تحریف و اختلاف قرائت وجود دارد، قرائتهای مختلف از قرآن، به مسئلهی تحریف قرآن دامن زده است. مستشرقان برای نشان دادن روند بشری شکلگیری قرآن، اقدام به تاریخنگاری قرآن نموده و دراینبین به اختلاف قرائات و تحریف قرآن اهمیت فراوانی دادهاند. این قلم در پی آن است که با بهرهگیری از روش کتابخانهای و به طریق تحلیلی ـ توصیفی نشان دهد که اختلاف قرائات در کنار انگیزهها و روشهای تحقیقی خاورشناسان، در شکلگیری توهم وجود تحریف قرآن تأثیر بهسزایی داشته است.
Two issues of distortion and difference in the readings of the Qur'an are among the issues that have provoked many discussions among Qur'anic scholars since the first centuries of Islam. On the other hand, the existence of weak narrations in the books of the two sects has created the illusion of distortion in the Qur'an. On the other hand, due to the close connection between the distortion and the difference in recitation, the different readings of the Qur'an have raised the issue of distortion of the Qur'an. Orientalists have used the historiography of the Qur'an to show the human process in forming the Qur'an, and in the meantime have attached great importance to the differences in readings and the distortion of the Qur'an. Using a library method and through analytical-descriptive method, this article seeks to show that the differences in the Qur’anic readings along with the motivations and research methods of orientalists have had a significant effect on the formation of the illusion of the distortion of the Qur'an.
Machine summary:
مسئلهی تحریف قرآن که بیشتر زائیدهی نزاعهای فرقهای بوده است، گاهی دستآویزی برای مخالفان قرآن قرار میگرفته است؛ دراینبین برخی از افراد و گروههای اسلامی با تکیهبر روایات بیپایه و اساس به این مسئله دامن میزدند؛ نوشته شدن کتابهایی چون «فصل الخطاب» توسط محدث نوری، برای مخالفان قرآن فرصتی ایجاد کرد تا حملههای خود به قرآن را شدیدتر کنند؛ اگرچه محققان و بزرگان دین اتفاقنظر دارند که متن حاضر قرآن کریم همان قرآنی است که بر پیامبر اکرم( نازل شده است؛ و این نظر در آثار و کتابهای مختلف بازتاب یافته است (حیدری، صیانة القرآن من التحریف،1392: 24)؛ اما وجود همین مسئله در برخی کتابهای روایی مسلمانان باعث شد تا مخالفان اسلام با اشتیاق فراوانی این مسئله را پیگری نمایند و شاخ و برگهای مختلف به آن بدهند.
از سوی دیگر، موضوع «اختلاف قرائات» نیز از همان سدههای نخستین هجری، میان محققان و اندیشمندان قرآنی، گفتگوهای فراوانی به را به وجود آورده است؛ اگرچه قرآن کریم همواره یک حقیقت داشته است و مسلمانان این حقیقت را نسل به نسل به همدیگر منتقل ساخته و بهعنوان یک امانت گرانبها از آن مراقبت کردهاند و توانستند آن را در سینهها حفظ نمایند و بدون هیچ کموکاستی آن را در یک مصحف گرد آوردند؛ امّا ابتدایی بودن خط عربی و وجود لهجهها و گویشهای مختلف، باعث شد تا برخی از مسلمانان، قرآن را بهدلخواه خود قرائت نمایند و همین عامل باعث به وجود آمدن اختلافهایی در قرائات قرآن شد.