Abstract:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر هوش اخلاقی، کمالگرایی و تحمل پریشانی دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیتبدنی انجام شد. پژوهش حاضر جزو تحقیقات کاربردی به شمار میرود و ازنظر روش تحقیق یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیهی دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیتبدنی دانشگاه علمی کاربردی شهر بوکان در سال تحصیلی1400-1399 بود که از بین داوطلبان واجد شرایط و بر اساس نمونهگیری در دسترس تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسشنامه هوش اخلاقی لینک و کیل (2008)، کمالگرایی هویت و فلت (1991) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقهای تحت درمان مبتنی بر شفقت قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکرد. تجزیهوتحلیل دادههای آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرمافزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت. سطح معناداری آزمونها 0/05 در نظر گرفته شد. یافتههای توصیفی نشان داد که میانگین و انحراف معیار سن برای دانشجویان گروه آزمایش به ترتیب 20/31 و 5/80 و برای دانشجویان گروه گواه به ترتیب 20/49 و 5/63 بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که بعد از مداخله، اثر درمان مبتنی بر شفقت بر هوش اخلاقی، کمالگرایی و تحمل پریشانی معنادار بود. بر اساس نتایج پژوهش میتوان گفت درمان مبتنی بر شفقت روش مداخلهای مناسبی برای افزایش هوش اخلاقی و تحمل پریشانی و کاهش کمالگرایی دانشجویان است.
The aim of this study was to investigate the effectiveness of compassion-focused therapy on moral intelligence, perfectionism and distress tolerance of undergraduate male students in physical education. The present study is one of the applied researches and in terms of research method was a quasi-experimental study with pre-test and post-test design with a control group. The statistical population of the study included all male undergraduate students in the field of physical education of Buchan University of Applied Sciences in the academic year 2020-2021. , which through the available sampling method among 30 qualified volunteers were included in the study and were randomly replaced in two groups of 15 experimental and control. The measurement tools in this study were Link and Kiel Moral Intelligence Questionnaire (2008), Hewitt & Flett Perfectionism (1991) and Simmons and Gahr Distress Tolerance (2005). The experimental group received 10 sessions of 75 minutes of compassion-based treatment and the control group did not receive any intervention. Statistical data were analyzed using univariate analysis of covariance and SPSS software version 23. The significance level of the tests was considered 0.05. Descriptive findings showed that the mean and standard deviation of age were 20.31 and 5.80 for the experimental group and 20.49 and 5.63 for the control group, respectively. Also, the results of data analysis showed that after the intervention, the effect of compassion-based therapy on moral intelligence, perfectionism and distress tolerance was significant (p <0.01). Based on the research results, it can be said that compassion-based therapy is a suitable intervention method to increase moral intelligence and tolerance of anxiety and reduce students\' perfectionism.
Machine summary:
نتایج پژوهشها حاکی از آن است که تحمل پریشانی بر ارزیابی و پیامدهای ناشی از اضطراب و تجربه هیجانهای منفی تأثیرگذار است، بهگونهای که افرادی که در مقایسه با دیگران تحمل پریشانی کمتری دارند 10 =" Stress 11 " Anxiety"/>" Anxiety"/> ن moral intelligence perfectionism self-oriented perfectionism other-oriented perfectionism socially prescribed perfectionism Smith & etal Hewitt & Flett, distress tolerance Leyro, Zvolensky & Bernstein Stress Anxiety افزون بر این، این افراد تواناییهای مقابلهای ضعیفتری در برابر پریشانی از خود نشان داده و در نتیجه تلاش میکنند تا با بهکارگیری استراتژیهایی که هدف آنها کاهش حالتهای هیجانی منفی است، ازاینگونه هیجانها اجتناب کنند (کاف و همکاران 1 ، 20 > کارتر، گیلبر 2 y"/>y"/> (2021) در مطالعهای با عنوان درمان متمرکز بر شفقت برای شرم از وزن بدن: یک آزمایش ترکیبی به این نتیجه رسیدند که CFT تأثیر مثبتی بر کاهش شرم از وزن بدن، افزایش شفقت و بهبود رفتارهای سلامتی دارد.
خونساری، تاجری، سرداری پور، حاتمی و حسین زاده تقوایی (1400) در مطالعهای تحت عنوان مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر شفقت و تئوری انتخاب بر احساس شرم و سطوح خودانتقادی دانش آموزان دختر نشان دادند که پس از اجرای آموزشهای گروهی، بین میانگین گروههای آزمایش و گواه در کاهش احساس شرم و سطوح خودانتقادی تفاوت معناداری ایجاد شد و این تفاوت در گروه آموزش شفقت بیشتر از گروه آم Keough & etal Carter, Gilbert & Kirby Steffen, Fox, Cattani, Alldredge, Austin & Burlingame Stroud, & Griffiths بود.