Abstract:
نوشتار حاضر با نگاهی به پویاییهای داخلی و بینالمللی به دنبال ترسیم چشمانداز کلیدیترین مسائل و روندهای سیاست خارجی ترکیه است. ترکیه اردوغان چه برآوردی از نقش ملی و موقعیت بینالمللی خود دارد و در صورت تغییر حکومت، چه دورنمایی در سیاست خارجی ترکیه پسااردوغان متصور است؟ تحلیل مهمترین روندها و متغیرهای تأثیرگذار در شکلدهی به چشمانداز سیاست خارجی ترکیه چند گزاره کلیدی پیشروی ما میگذارد؛ نخست، فرهنگ راهبردی نوین ترکیه مرزبندی مشخصی بین دوست و دشمن ندارد و بر اساس پویشهای محیطی و مناظرات سیاست داخلی الگوی اتحاد و دوستی و دشمنی آن دائم در حال تغییر است. در دهه گذشته، تحول کلیدی تمرکز وافر بر امنیت ملی و تثبیت جایگاه ترکیه بهعنوان یک قدرت منطقهای و مستقل از غرب بوده است که با لحنی قاطع در دیپلماسی و ابزارهای امنیتی-نظامی پیگیری شده است. دوم، جنگ در اکراین بهطور فزایندهای سیاست موازنهگری ترکیه را با چالش مواجه ساخته است؛ وضعیتی که ناگزیر عاملیت غربستیزی در روابط ترکیه-روسیه را با ابهامات کلیدی روبهرو کرده و دورنمای روابط آنکارا با روسیه و غرب را بازتنظیم میکند. سوم، روند عادیسازی روابط با کشورهای منطقه بیش از آنکه نمود یک چرخش در سیاست منطقهای ترکیه باشد، ناظر بر بازتنظیم سیاست خارجی با پویاییهای داخلی ترکیه و واقعیتهای ژئوپلیتیکی مناطق پیرامونی است. در صورت به قدرت رسیدن احزاب مخالف، رهبران جدید از قلمرو نفوذ و منافع ترکیه در مناطق پیرامونی عقبنشینی نخواهند کرد، اما سیاستهایی که متأثر از ترجیحات شخصی و حزبی دولت اردوغان بوده متحول خواهد شد که احیای روابط با متحدان سنتی غربی در اولویت آن قرار دارد.
This writing seeks to outline key questions and trends in Turkish foreign policy, considering its domestic and international dynamisms. What is the appraisal of Erdogan’s Turkiye of its national role and international status and in case of a change in government, what will be the outlook of Turkish foreign policy in the post-Erdogan period? There are some key statements concerning Turkish foreign policy-making: First, Turkiye’s new strategic culture does not recognize a clear boundary between the friend and foe, as it constantly changes according to environmental dynamisms and domestic political debates. Second, war in Ukraine has made Turkiye’s balancing policy face a serious challenge as it has raised ambiguity in anti-Westernism in Turkiye-Russia relations. Third, instead of being a reflection of a turn in Turkish regional policy, the process of normalization of relations with regional countries largely represents a resetting of foreign policy with Turkiye’s domestic dynamisms and surrounding areas’ geopolitical realities. If the opposition parties come to power, the new leaders will not retreat from Turkiye’s spheres of influence in surrounding areas, but policies arising from Erdogan’s personal and partisan preferences will undergo change among which reviving relations with the traditional Western allies will be given priority.
Machine summary:
ترکيه اردوغان چه برآوردي از نقش ملي و موقعيت بين المللي خود دارد و در صورت تغيير حکومت ، چه دورنمايي در سياست خارجي ترکيه پسااردوغان متصور است ؟ تحليل مهم ترين روندها و متغيرهاي تأثيرگذار در شکل دهي به چشم انداز سياست خارجي ترکيه چند گزاره کليدي پيش روي ما ميگذارد؛ نخست ، فرهنگ راهبردي نوين ترکيه مرزبندي مشخصي بين دوست و دشمن ندارد و بر اساس پويش هاي محيطي و مناظرات سياست داخلي الگوي اتحاد و دوستي و دشمني آن دائم در حال تغيير است .
در صورت به قدرت رسيدن احزاب مخالف ، رهبران جديد از قلمرو نفوذ و منافع ترکيه در مناطق پيراموني عقب نشيني نخواهند کرد، اما سياست هايي که متأثر از ترجيحات شخصي و حزبي دولت اردوغان بوده متحول خواهد شد که احياي روابط با متحدان سنتي غربي در اولويت آن قرار دارد.
در اين ميان ، لزوم کسب استقلال راهبردي و اتکا به منابع قدرت سخت براي تأمين منافع پوياي خود و همچنين منطقه گرايي فعال از روندها و پيشران هاي کليدي سياست خارجي معاصر ترکيه است .
به اين معنا که بخشي از منطقه گرايي فعال ترکيه در محيط پيراموني با هدف ايجاد تغيير در رويکردهاي سنتي متحدان غربي در قبال ترکيه ، بازيابي جايگاه سنتي خود در ساختار راهبردي اتحاد فراآتلانتيکي و به رسميت شناختن منافع و دغدغه هاي امنيت ملي اين کشور دنبال ميشود (گل - محمدي، ١٤٠٠).