Abstract:
آسیای مرکزی یکی از خواستگاههای اصلی تعلیمات تصوّف و عرفان اسلامی میباشد. این منطقه از قرن دوم هجری تا قرن هشتم هجری تعالیم و طریقت هایی را از قبیل «حکیمیه» منسوب به حکیم الترمذی، «کبرویه» منسوب به شیخ نجم الدین کبرا، «خواجگان» منسوب به خواجه عبدالخالق غجدوانی، «یسّویه» منسوب به خواجه احمد یسّوی و «نقشبندیه» منسوب به خواجه بها الدین نقشبندیه را در دامن خود پرورده و بدین وسیله در رشد و گسترش اندیشهی اسلامی در شرق اسلام سهم بسزایی داشته است.خواجه احمد یسَوی یکی از چهرههای برجستهی تصوف و عرفان در تاریخ تعلیمات عرفانی آسیای مرکزی به شمار میآید. وی در نزد ارباب معرفت، از جایگاه ویژهای برخوردار میباشد. خواجه احمد طریقت و یا مکتب خاصی را با نام «یسویه» بنا نهاد و این مکتب بعدها در تمام منطقهی آسیای مرکزی مورد استقبال قرار گرفت و از تُرکستان به سراسر ماوراءالنهر، از دریای آق ایدل تا تُرکستان شرقی و خراسان و ایران و قفقاز حتی تا به روم گسترش پیدا کرد.
Central Asia is one of the main centers of Sufism and Islamic mysticism. From the second century of Hijri to the eighth century of Hijri, teachings and tariqats such as "Hakimiya" attributed to Hakim al-Tirmidhi, "Kabaruyeh" attributed to Sheikh Najmuddin Kabra, "Khwajgan" attributed to Khwaja Abdul Khaliq Ghajdwani, "Yessowiyya" attributed to Khwaja Ahmad Yasavi and "Naqshbandiyya" attributed to Khwaja Bahauddin nurtured Naqshbandiyya in his bosom and thereby contributed greatly to the growth and expansion of Islamic thought in the East of Islam.Khwaja Ahmad Yesavi is considered one of the prominent figures of Sufism and mysticism in the history of mystical teachings of Central Asia. He has a special position in the eyes of the lord of knowledge. Khwaja Ahmad founded a special school called "Yesuyeh" and this school was later welcomed in the entire region of Central Asia, from Turkestan to Trans-Nahr, from the Aq Idel Sea to Eastern Turkestan, Khorasan, Iran, and the Caucasus even to It spread to Rome.
Machine summary:
امير عليشير نوايي، انديشمند و سردفتر ادبيات کلاسيک اوزبيک در تذکره ي خود به عنوان «نسايم المحبت » که خود ترجمه ي آزاد از «نفحات الانس من حضرات القدس » مولانا جامي ميباشد و در سالهاي ١٤٩٥-١٤٩٦ميلادي تأليف شده است ، در يادآوري از ذکر خير ششصد و يازدهمين (٦١١) عالم رباني مينويسد: «خواجه احمد يسوي (مرقدش را مقدس دارد) شيخ المشايخ کشور تـرکستان است .
حضرت خواجه احمد يسوي (قدس الله تعالي ثراه ) صاحب علامات عالي و اهل کرامات بوده اند و در اوان طفوليت مورد نظر کيميا اثر ارسلان باب (عليه الرحمه ) از جمله ي قدماي مشايخ تـرک قرار گرفته بودند.
امام خرقه ي خلافت را از حضرت خواجه ابو يوسف همداني (رحمت الله عليه ) در يافت کرده و پس از فوت آن پير روشن ضمير بر مسند ارشاد و هدايت نشستند و تولد آن جناب در شهري با نام يسه از بلده ي تـرکستان بوده است و در ايام طفوليت آن جناب منظور نظر کيميا اثر مبارک شيخ ارسلان باب ، بزرگ مشايخ تـرکستان گرديده اند.
محمد طاهر ايشان در کتاب «تذکره ي نقشبنديه » که به سال ١٧٤٦- ١٧٤٧ تأليف شده است ، راجع به اين موضوع چنين مينويسد: «در بيان صوفي احمد دانشمند: آن بزرگ زمان در ميان چهار خليفه خواجه احمد يسوي (قدس الله سره ) سومين آنها بود.