Abstract:
هدف پژوهش حاضر بررسی اسپریگنزی تربیت سیاسی در آثار خواجه نظامالملک و خواجه نصیرالدین است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که فقدان اعتدال سیاسی، نبود آیین کشورداری و واگذاری مشاغل که به ترتیب نشانه بینظمی، علل بینظمی و ویژگی جامعه و حکومت مطلوب عاری از بحران و فقدان تربیت سیاسی کارآمد است، در اندیشه سیاسی خواجه نظام الملک بر دین استوار یا از دین گریزان است. در ساختار نظام تربیتی سیاسی خواجوی، شاه در رأس حکومت بوده و سلطنت موهبتی الهی است. لذا، رسالت شاه برقراری عدل، ممانعت از آشوب و عقوبت درازدستان است تا شاه و سلطنت باقی بماند و اگر عدل برگردد، آشوب میرود و تعالیم سیاسی به بار مینشیند. خواجه نصیر طوسی سیاستورزی جماعت، موظفیت دولت و تدبیر معیشت را از عوامل ماندگاری حکومت میدانست، در واقع او درصدد بود شیوههای بقاء و فنای دولت را هم به حاکم و هم به مردم نشان دهد. لذا، با صراحت از آنچه به بودن و نبودن دولت و ملت منجر میشد، پرداخته است. از نظر خواجه، جدیت دولت در تصمیمگیری و همراهی مردم با آنان، از عوامل پایداری دولت است. خواجه کوشید در صحنه عمل سیاسی به دیگران بیاموزد که چگونه میتوان نظر را به عمل درآورد. در واقع، خواجه مرد سیاست در دورانی مملو از هرج و مرج سیاسی بود.
The purpose of the present study is to review political education in the works of Khaaje Nezaam ol-Molk and Khaaje Nasir od-Din based on Spragens theory. The method of study is descriptive-analytic and the results convey that lack of political moderation, lack of statesmanship and a good model for giving jobs which respectively represent disorder, cause of disorder, and features of a society and state free of crisis and lack of effective political education, rely on religion or abhor religion in the political ideas of Khaaje Nezaam ol-Molk. In Khaajavi’s structure of political education, the king is in the center of government and kingdom is a divine gift. Therefore, the king’s mission is to establish justice, avoid chaos, and punish the violators so that the king and kingdom will sustain. If justice returns, chaos goes away and political instructions will be effective. Khaaje Nasir od-Din Tousi believed that policy of the public, responsibility of the government, and management of welfare are among reasons to sustain a government. In fact, he sought to illustrate methods of survival and extinction of governments both to rulers and people. Thus, he has frankly dealt with what happens in case of having or not having a government and nation. In Khaaje’s view, the government’s decisiveness in decision making and people’s cooperation with them cause the sustenance of a state. Khaaje attempted to teach how to turn a theory into practice in the realm of political action. Indeed, Khaaje was a man of politics in an era replete with political chaos.
Machine summary:
روش پژوهش توصيفي- تحليلي بوده و نتايج حاکي از آن است که فقدان اعتدال سياسي، نبود آيين کشورداري و واگذاري مشاغل که به ترتيب نشانه بينظمي، علل بينظمي و ويژگي جامعه و حکومت مطلوب عاري از بحران و فقدان تربيت سياسي کارآمد است ، در انديشه سياسي خواجه نظام الملک بر دين استوار يا از دين گريزان است .
٢. پيشينه تحقيق فرضي (۱۳۹۶)، در پژوهشي با عنوان بررسي انديشه هاي ابن سينا، خواجه نصيرالدين طوسي و علامه طباطبايي، موضوعاتي چون تربيت سياسي، روش هاي تربيت اخلاق سياسي، اصول تربيت عرفاني، اصول تربيتي، مراحل تعليم و تربيت در سياست ، اهداف تعليم و تربيت ، ويژگيهاي معلم و زمامدار سياسي را از منظر اين سه انديشمند مورد بررسي قرار داده است .
در مجموع بايد گفت ، هيچ يک از آثار پژوهشي موجود به بررسي تحليلي تربيت سياسي از ديدگاه خواجه نظام الملک و خواجه نصيرالدين طوسي بر اساس روش اسپريگنز نپرداخته اند.
به نظر ميرسد که خواجه نظام الملک طوسي، واگذاري مشاغل را راهي براي عبور از بحران هاي سياسي- اجتماعي موجود و بازسازي جامعه ميداند.
۲. از مؤلفه هاي اساسي و بنيادين دستگاه تربيت سياسي خواجه نصيرالدين طوسي آن است که از حاکم ميخواهد که جهت اجراي وظايف کلي و جزئي خويش ، به تدبير و سياست گذاري در امور بپردازد.
فقدان اعتدال سياسي، نبود آيين کشورداري و واگذاري مشاغل که به ترتيب نشانه بينظمي، علل بينظمي و ويژگي جامعه و حکومت مطلوب عاري از بحران و فقدان تربيت سياسي کارآمد است ، در انديشه سياسي خواجه نظام الملک بر دين استوار يا از دين گريزان است .