Abstract:
یکی از مسائل مهم حوزه داوری، چگونگی حل تعارض صلاحیت دادگاه و مرجع داوری است. نفی صلاحیت دادگاه، ناشی از اصل صلاحیت تشخیص صلاحیت است. این قاعده به این مفهوم است که با وجود صلاحیت مرجع داوری، دادگاه اصولاً به دلیل تحقق اثر تعلیقی تا پایان فرایند رسیدگی داوری، صلاحیت رسیدگی ندارد. صلاحیت مراجع قضایی، عام، و صلاحیت مراجع داوری، خاص است؛ لذا صلاحیت مراجع داوری استثنائی بوده و ضمن تفسیر مضیق از صلاحیت آنها، در موارد تردید در صلاحیت مراجع داوری، به استناد اصل صلاحیت عام مراجع قضایی، صلاحیت مراجع داوری جنبه استثنائی دارد. توافق اصحاب دعوا در ارجاع به داوری، نافی صلاحیت مطلق دادگاه نیست و دادگاه در جریان داوری به انجام وظایف مساعدتی خود در قانون میپردازد. اثر منفی صلاحیت تشخیص صلاحیت به معنای این است که داوران باید اولین قضات صلاحیت خود باشند؛ لذا نظارت دادگاهها تا مرحله ابطال یا اجرای رأی داوری بر اساس موافقتنامه داوری به تعویق میافتد.
One of the important issues in arbitration is to resolve the conflict between the competence of the court and the arbitration authority. Denial of the competence of the court arises from the principle of competence-competence. This rule means that because of the competence of the arbitral tribunal, the court does not have competence until the end of the arbitration proceedings due to the suspension effect. The competence of judicial authorities is a general ond, while the competence of arbitral tribunals is specific. Therefore, the competence of arbitral tribunals is exceptional, and while narrowly interpreting their competence in cases of doubt concerning the competence of arbitral tribunals, based on the principle of general jurisdiction of judicial authorities, the competence of arbitral tribunals has an exceptional nature. The agreement of the parties to the dispute to refer to arbitration does not negate the absolute jurisdiction of the court, and the court performs its assisting duties by the law during the arbitration process. The Negative Effect of competence-competence means that the arbitrators must be the first judges of their own jurisdiction. Therefore, the supervision of the courts is postponed until the stage of annulment or execution of the arbitration award according to the arbitration agreement.
Machine summary:
هيچ داوري چه در سطح داخلي و چه در سطح بين المللي ، صلاحيت رسيدگي به اختلافي را ندارد مگر اينکه در سند مؤسس آن يا قرارداد داوري به صراحت چنين اختياري از سوي طرفين اختلاف به او داده شده باشد زيرا داور برخلاف قاضي، اختيار خود را براي فصل خصومت از قدرت حاکمه نميگيرد، بلکه اين اختيار از اصل آزادي ارادة طرفين ناشي ميشود؛ لذا داور يا ديوان داوري بايد صلاحيت خود را به عنوان استثنا در حد قدر متيقن اعمال کند.
٢ پرسش ها عبارت اند از اينکه آيا ديوان داوري ميتواند در مورد صلاحيت خود تصميم بگيرد؟ در چه مرحله اي از فرآيند داوري مداخلۀ قضايي دادگاه ها ضرورت مييابد؟ اصل صلاحيت تشخيص صلاحيت با جنبۀ سلبي و منفي آن موجب جلوگيري از تصميم گيري توسط دادگاه ها ميشود؛ لذا انتقاداتي بر آن وارد شده است زيرا دادگاه نه تنها از قدرت تصميم گيري دربارة صلاحيت بر موضوع داوري، بلکه موقتا از صلاحيت خود به عنوان صلاحيت عام مراجع دادگستري نيز محروم ميشود.
اما براي حقوق دان آشنا با داوري تجاري بين المللي ممکن است ظاهر به مفهوم ديگري که در امور تجاري جريان دارد متبادر شود؛ لذا در اين بخش بايد بررسي کرد که آيا هر کدام از ظهور فقهي يا تجاري ميتواند در پذيرش قاعدة سلب صلاحيت کارگر افتد و به عنوان دليل مورد استفاده قرار گيرد.