Abstract:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر متغیرهای همبستگی اجتماعی، تعهد گروهی و ابعاد آنان بر میزان عمل انحرافی در میان زنان ساکن و گردشگر شهرستانهای مازندران تمرکز دارد. روش اجرای پژوهش پیمایشی بوده، برای دستیابی به این هدف ابتدا با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، گردشگران و ساکنین 5 شهر تنکابن، نوشهر، آمل، ساری و بهشهر انتخاب و در مرحله بعد، تعداد 134 نفر از زنان گردشگر و 140 نفر از زنان ساکنین بهعنوان نمونه انتخاب شدند. بهمنظور تحلیل دادهها از نرمافزار اسپیاساس استفاده شد. برای اطمینان از اعتبار پرسشنامه، از اعتبار صوری و برای بررسی روایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. یافتهها نشان داد که تفاوت معناداری میان زنان ساکن و گردشگر در پایبندی مصرف و روابط جنسی وجود ندارد، اما توانایی تبیین تغییرات متغیر وابسته در زنان گردشگر نسبت به زنان ساکن بیشتر بوده است و در این میان، ابعاد احساس دوستی و تعهد ارزشی ضریب تأثیرشان معنادار بوده است.
The current research focuses on the impact of social solidarity variables, group commitment and their dimensions on the amount of deviant behavior among women residents and tourists in Mazandaran cities. In order to achieve this goal, tourists and residents of 5 cities of Tankabon, Nowshahr, Amol, Sari and Behshahr were first selected by multi-stage cluster sampling method, and in the next stage, 134 female tourists and 140 female residents were selected. were selected as samples. In order to analyze the data from S. P. S was used. To ensure the validity of the questionnaire, face validity was used and Cronbach's alpha was used to check the validity of the questionnaire. The findings showed that there is no significant difference between resident and tourist women in adherence to consumption and sexual relations, but the ability to explain changes in the dependent variable was greater in tourist women than in resident women, and in the meantime, the dimensions of friendship and value commitment Their impact has been significant.
Machine summary:
یافتـه هـا نشـان داد کـه تفـاوت معنـاداری میـان زنـان سـاکن و گـردشگـر در پایبندی مصرف و روابـط جنسـی وجـود نـدارد، امـا توانـایی تبیـین تغییـرات متغیـر وابسـته در زنـان گردشگر نسبت به زنان ساکن بـیش تـر بـوده اسـت و در ایـن میـان، ابعـاد احسـاس دوسـتی و تعهـد ارزشی ضریب تأثیرشان معنادار بوده است .
توصیف متغیر وابسته جدول شماره ٢: توزیع درصد گویه های مربوط به پایبندی در مصرف، و پایبندی در روابط جنسی در زنان ساکن و گردشگر )به تصویرصفحه رجوع شود) بررسـی میــانگین پایبنــدی در مصــرف نشــان مـیدهــد کــه میــانگین نمــره زنــان ساکن با میانگین ٤/٢ نسـبت بـه میـانگین زنـان گـردشگـر بـا میـانگین ٤/١ بـیش تـر است ، اگرچه ایـن تفـاوت میـانگین بسـیار انـدک اسـت .
بررسی میـانگین نمـرات کسـب شـده زنـان سـاکن و گـردشگـر نشـان مـی دهـد کــه میــانگین نمــره کســب شــده زنــان ســاکن درُ بعــد پایبنــدی در مصــرف (٤/٢) بـیش تـر از نمـره کسـب شـده زنـان گـردشگـر (٤/١) هسـت ؛ امـا بـا توجـه بـه سـطح معناداری به دست آمـده (٠/٣١٠) ایـن تفـاوت معنـادار نمـی باشـد.
هـم چنـین بررسـی میـانگین نمـرات کسـب شـده زنـان سـاکن و گـردشگـر نشـان مـی دهـد کـه میــانگین نمــره کســب شــده زنــان ســاکن درُ بعــد پایبنــدی در روابــط جنســی (٤/٢) بـیش تـر از نمـره کسـب شـده زنـان گـردشگـر (٤/١) هسـت ؛ امـا بـا توجـه بـه سـطح معناداری بـه دسـت آمـده (٠/٠٧٨) ایـن تفـاوت معنـادار نیسـت .