Abstract:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطهای سرگردانی ذهنی در رابطه بین باورهای فراشناختی با پریشانی روانشناختی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهشهای بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز از چهار دانشکدهی (روانشناسی و علوم تربیتی، هنر، علوم سیاسی و مدیریت) در سال 1401 بودند که از بین آنها 200 نفر از طریق نمونهگیری تصادفی-خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس پریشانی روانشناختی (K10، کسلر و همکاران، 2002)، پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ، ولز و کارت رایت-هاتون، 2004) و مقیاس سرگردانی ذهنی (MWS، کاریر و همکاران، 2013) بودند. دادهها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافتهها نشان داد که باورهای فراشناختی و سرگردانی ذهنی به صورت مستقیم با پریشانی روانشناختی رابطه داشتند (۰01/۰p‹). همچنین مؤلفههای باورهای فراشناختی بهصورت غیرمستقیم از طریق سرگردانی ذهنی توانستند پریشانی روانشناختی در دانشجویان را پیشبینی کنند (۰01/۰p‹). از یافتهها میتوان نتیجه گرفت که سرگردانی ذهنی نقش واسطهای بین باورهای فراشناختی و پریشانی روانشناختی در دانشجویان دارد و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامههای ارتقای سلامت روان دانشجویان ضروری است.
The aim of this study was to investigate the mediating role of mind-wandering in the relationship between metacognitive beliefs with psychological distress in students. The present study is basic research in terms of purpose and a correlational study in terms of method. The statistical population of the present study was all the students of the Azad University of Tehran Central Branch from four faculties (Psychology and Educational Sciences, Arts, Political Sciences, and Management) in 1401, of which 200 people were selected through random-cluster sampling. Research questionnaires included: Kessler Psychological Distress Scale (K10, Kessler & et al, 2002), Metacognition Questionnaire (MCQ, Wells, & Cartwright-Hatton, 2004), and the Mind Wandering Scale (MWS, Carriere & et al, 2013). Path analysis was used to analyze the data. The results of the path analysis indicated that the model fit in well. The findings showed that metacognitive beliefs and mind-wandering were directly related to psychological distress (p