Abstract:
فرقه حروفیّه یکیاز فرقههای تاویل محور بعد از حمله مغول است که شیوهی تاویل را از اسماعیلیّه آموخته بودند. حروفیان خودشان را اهل تاویل و اهل باطن مینامیدند. آنان انسانگرایانی بودند که همه چیز را به نفع انسان تاویل مینمودند. سیّد عمادالدّین نسیمی (772- 821 ه ق) از موفّقترین شاعران این فرقه است. وی در سرودههای خویش توانسته است اندیشههای حروفیّه را به خوبی در قالب شعر بیان کند. این فرقه معراج پیامبر (ص) را هم جسمانی و هم روحانی میدانند و با استناد به دو حدیث «خلق الله آدم علی صورته او علی صورة الرّحمن.» و «رایت ربّی فی لیلة المعراج علی صورة شاب امرد قطط.» سعی میکنند تا عظمت و تقدس انسان را بیشتر نمایان سازند و وی را مظهر و صورت مجسّم خداوند معرفی کنند. در این مقاله ضمن بررسی تاثیر دو حدیث فوق در افکار و اندیشههای این فرقه، به استخراج پیام اصلی آنان از معراج پیامبر (ص) پرداخته شده است.
Machine summary:
زان مقام وحدت او چون بازگشت اوفتـاد او را به موسي باز گشت چـون که موسي ديد روي مصطفا کـــرد استقبــال سوي مصطفـا حـــال پرسيـد از رســول کبـريا امـر حـق را شمه اي برگو به ما 508 سال چهارم ، شماره پنجاه و پنجم ، تابستان ١٤٠٢ داد مــوسي را جـواب از احتـرام امـر حق شد بر من و امت تمام چـــون که مــوسي در ميان انبيـا صاحب قبلــه بد از امـــر خدا زان که با قبله صلوت آمد صحيح گشت موسي واسطه زين رو صريح گفت رجعت کن ز بهــر امتــان سـوي آن ذاتي کـزو دادي نشان زين عدد کان هست امري بس عظـيم تا شـود تخفيـف از رب رحيــم مصطفـا انـدر زمـان رجعت نمود ميشد و ميکرد اين گفت و شنود تا ز پنجــاهش به پنـج آمد نمـاز سـر اين را بــازجـواي مرد راز چون که آن پنجه به پنج آمد از آن سر من جاء الحسن نيکــو بدان فرض شد اين پنج وقته در صلوت هفده رکعت تا از آن يابي نجات يـــازده باشـد نمـــاز اندر سفـر هــر دو با هم بت اش مينگـر در ازاي بت حـــرف و کــــلام پنجه آمد حرف و نقطه والسلام رو بــاعــداد صلــوتش راه بــر تا به اسـرارش شـوي تو راهبـر (هوارت ، ١٣٢٧: ١١٨- ١١٩).
هر کس در آيينه ي چهره ي انسان ، صورت خدا را نبيند در حقيقت کور و از ديدن جنت و حور محروم است : آن که در آيينه روي تـو رو حق نديد نام او را در حقيقت عشق نابينا نهـاد 510 سال چهارم ، شماره پنجاه و پنجم ، تابستان ١٤٠٢ (همان : ١٦٤).