Abstract:
تفاسیر مختلف از واژة «خزائن» در آیة شریفة «وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (حجر: 21) سبب تشتت آرای مفسران در این زمینه گردیده است. از جمله اندیشمندانی که به تبیین این آیه همت گماشتهاند، علامه طباطبایی است که با صبغة فلسفی میکوشد ضمن توجه به معنای ظاهری آیه و با تکیه بر اصول فلسفی همچون تشکیک وجود، تفسیری متناسب با آموزههای دینی برای خزائن الهی ارائه دهد. برخی از پژوهشگران بر تفسیر فلسفی ایشان از خزائن اشکالات متعددی را وارد کردهاند که گاه ناشی از بدفهمی از عبارات ایشان است. نوشتار حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی، ضمن مروری بر رویکرد تفسیری علامه طباطبایی در آیة مذکور، به نقد و ارزیابی اشکالهای مطرحشده به تفسیر ایشان میپردازد. بررسیها بیانگر آن است که علامه با درنظرگرفتن مراتبی در عالم وجود، میکوشد تحلیلی وجودی از این آیه برای نزول فیض و رحمت الهی در مراتب مختلف هستی ارائه دهد؛ از این رو موجودات محدود و مقدر که در ابتدای امر همان امور جسمانیاند، پیش از نزول و ظهور در عالم ماده، حقایقی ورای این عالم دارند که خزائن نامیده شده و متعلق به عالم امرند. این خزائن چون قبل از تنزل و تقدرند، محدود به حد و قدر مادی نیستند؛ اگرچه محدود به حد معلولیت (قدر امکانی)اند
Different interpretations of the word "treasures" in the noble verse "And there is not a thing but with Us are the stores thereof. And We send it not down save in appointed measure." (Hajr: 21) has caused the opinions of commentators to be confused in this field. Allameh Tabataba'i is of those thinkers seeking to give a reasonable explanation for this verse, who tries with a philosophical tendency, while paying attention to the apparent meaning of the verse and relying on philosophical principles such as the gradational state of existence, to provide an interpretation that fits the religious teachings for the Divine treasures. Some researchers, while somewhat misunderstanding it, have introduced numerous objections against his philosophico-Quranic interpretation of treasures. The present article, with a descriptive-analytical method, while reviewing Allameh Tabatabai's interpretation approach in the mentioned verse, criticizes and evaluates the objections raised. The studies show that Allameh, by considering levels in the world of existence, tries to provide an existential analysis of this verse for the descent of God's grace and mercy in different levels of existence. Therefore, limited and determined beings, which are physical things at beginning, before descending and appearing in the world of matter, have real existence beyond this world, which are called treasures and belong to the world of command, amr. As these treasures are existent at the levels higher than that of physical world, they, though being bounded by contingent qualities, are not limited to material limits
Machine summary:
٣. تفسير خزائن از ديدگاه علامه طباطبايي آنچه در باب تفسير «خزائن » در آيۀ ٢١ سورة حجـر و از بعـد وجودشـناختي حائز اهميت است ، توجه به ارتباط و ملازمۀ آن با معناي «قـدر» و نيـز عموميـت واژة «شيء» است ؛ زيرا اگرچه از واژة خزائن در آيات ديگري غير از اين آيه نيـز ياد شده ، در آيۀ مذکور، نزول «خزائن » هر «شيء» که به معناي ايجاد و خلقت آن است ، ملازم با «قدر الهي» دانسته شده است ؛ از اين رو بـا دقـت در وابسـتگي و ارتباط معنايي بين واژگان اين آيه (شيء، خزائن و قدر)، ميتوان تفاسير مختلفـي از حقيقت خزائن -در بعد وجودشناختي- ارائه کرد؛ از اين رو نظر نهايي علامه در مورد مصداق خزائن ، جمع بين سه فرض شامل تطبيق خـزائن بـر سـه عـالم مثال ، عقل و اسما و صفات است که در متن مقاله بيان شده و هر سه فرض با هم و در طول هم ميتواند صحيح باشد؛ از اين رو علامه محدودة وجودي خزائن را وسيع دانسته ، بر اين باور است که به حکم آيۀ شريفه «و إن من شـيء إلـا عنـدنا خزائنه » عالم خلقت از ناحيه خدا شروع شـده و در يـک قـوس نـزول ، پـايين و پايين تر ميآيد تا به پست ترين مراحل تقدير برسد؛ از اين رو احکام مقـادير نيـز جز با مرور از منازل حقايق نازل نميشود (طباطبايي، ١٣٩٠: ٢/ ٢١٧؛ همو، ١٤٢٧: ٢/ ٦١).