Abstract:
سابقه و هدف: معلم آهنگ و فضا و جو کلاس درس را تنظیم میکند، چنانچه قرار باشد که روح
دانشآموزان پرورش و رشد یابد، باید این روند از روح معلم آغاز گردد. حال اگر روح معلم افسرده و
ناتوان باشد شانس ناچیزی برای تقویت و مراقبت از روح دانشآموزان بوجود خواهد آمد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی ١ است و پس از بررسی مفاهیم با ارائه نتایج به
پیشنهادات کاربردی پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر توصیفی و روش گردآوری اطلاعات آن،
کتابخانهای است. بدین صورت که از منابع کتابخانهای نظیر: کتاب، مقاله، منابع خارجی و ... و آموختههای
محقق استفاده شده است.
یافتهها: از نظر این پژوهش معلم و روحیهی او یکی از عواملی است که باعث ایجاد حس مثبت و منفی
در دانشآموزان میشود. معلم آهنگ و فضا و جو کلاس درس را تنظیم میکند. برای پرورش روح
دانشآموزان باید روح معلم شاد باشد. معلمانی که نمیتوانند حضور توانمند در کلاس داشته باشند، از
لحاظ انتقال فکری با دانشآموزان هماهنگ نیستند و برای پاسخگویی به دانش آموزان آمادگی ندارند.نتیجهگیری: از مباحث ایراد شده نتیجه گرفته میشود که اگر دانشآموزان بدانند چه باید بخوانند، چرا
باید بخوانند، دروسی که باید بخوانند چه سودی در آیندهی نزدیک و دور برای آنها دارد، موارد کاربرد
دروس در جامعه کجاست و چگونه مورد استفاده قرار میگیرند؛ اهداف برای آنها روشن میشود و به
درس و معلم خود رغبت پیدا میکنند و محیط کلاس و مدرسه برای آنها شاد و نشاطآفرین میشود. پس
معلم باید با انواع روشهای تدریس، تشویق و تنبیه آشنایی داشته باشد و همواره اطلاعاتش به روز باشد.
Machine summary:
پژوهش حاضر با توجه به اهمیت پرورش خلاقیت در دوران کودکی و نقش عمده ی عوامل تاثیر گذار نظام آموزشی بر رشد خلاقیت و به ویژه حساسیت دوره پیش دبستانی در نظام تعلیم و تربیت دانش آموزان، می خواهیم بدانیم چنانچه دانش آموزان دوره ی پیش دبستانی را بگذرانند آیا این دوره تاثیری بر روند رشد خلاقیت در دانش آموزان تحت تعلیم در چهار مولفه اصالت، انعطاف، بسط، سیالی خواهد گذارد یا نه؟ بدین جهت مطالعه ی حاضر در پاسخگویی برای این سوال است: که آیا دوره ی پیش دبستانی به رشد خلاقیت دانش آموزان کلاس اول موثر است؟ ادبیات پژوهش در دنیای پیچیده کنونی که شاهد رقابت های بسیار فشرده جوامع مختلف برای دستیابی به جدیدترین تکنولوژی ها و منابع قدرت هستیم، افراد خلاق و با استعداد و صاحبان اندیشه نو و تفکر واگرا به مثابه گران بها ترین سرمایه ها از جایگاه بسیار والا و ارزشمندی برخوردار هستندو امروزه جامعه ما، بیش از هر زمان دیگری به افراد هوشمند و خلاق نیاز دارد هر چه قدر جهانی که در آن زندگی می کنیم پیچیده تر میشود نیاز به شناسایی و پرورش ذهن های خلاق و آفریننده بیشتر و شدید تر می گردد به همین دلیل در شرایط کنونی مساله خلاقیت از مهم ترین مسائل در قلمرو تعلیم و تربیت است در واقع آینده متعلق به کسانی است که بهتر از دیگران فکر میکنند، بهتر از دیگران عمل میکنند، و بهتر از دیگران می فهمند و دارای روحیه تحقیق و کاوشگری میباشند و هر پدیده ای را با دید کنجکاوانه مینگرند و آن را بررسی می کنند و هرگز از پژوهش و تحقیق و راه دشوار و خسته کننده آن مایوس نمی شوند اهمیت این مساله زمانی نمایان می شود که به منظور نهایی تعلیم و تربیت توجه کنیم هدف نهایی تعلیم و تربیت این است که شخص را را برای تفکری روشن و منطقی و فکری سازنده توانا سازد تا بتواند مشکلات و معضلات زندگی را به نحو مناسب حل نماید و از تجارب دیگران و گذشته استفاده کرده آن ها را سازمان دهد و از نتایج آن برای آینده استفاده کند (کریمی، 1387).