Abstract:
سعدی مهندس ومعمار بزرگ نثر فارسی، استاد و سرمشق تقلید ناپذیر غزل عاشقانه در شعر دری است و ممتازترین سراینده شعر تحقیقی و تعلیمی عرفانی در تمام اعصار شعر فارسی است.آخرین مظهر کمال در سراسر ادبیات ایران است. سعدی یک واعظ صوفی مشرب است که بعد از سالها از سفر در دیار غربت به شیراز باز میگردد. سعدی در شاعری نشان میدهد که دنیا را از دیدگاه عشق مینگرد، و آن را همچون معلم اخلاقی که انسان را در مسیر تکامل اخلاقی قرار میدهد همخانه مینماید تا سّر همزیستی را از طبیعت آموزش دهد. معلم اخلاقی که طرح تربیت و ارشاد نفوس را که تعلیم فلسفی است با نغمۀ چنگ جادویی شعر گره میزند و آن را در سراسر آفاق فکر وهنر به پرواز در میآورد.در این جستار تلاش میگردد تا ویژگیهای اخلاقی سعدی شیرازی متمایز گردد و با شیوه تحلیلی- توصیفی بیان شود.
Machine summary:
تربیت پدر بر تربیت معلم برتر است و در این نصایح وپندها نشانه هایی از روزگار پر تشویش را به ایماژ میکشد: بیاموز پرورده را دسترنج چه دانی که گردیدن روزگار , , وگر دست داری چو قارون به گنج به غربت بگرداندش در دیار (بوستان) اورا آنچنان بیاموز که چشم به مالی که داری ندوزد، زیرا ثروت تو گاهی هست و زمانی نخواهد بود، او را باید همیت وغیرت کار باشد نه چشم داشت به مال پدر: مکن تکیه بر دستگاهی که هستبه پایان رسد کیسۀ سیم و زر, , که باشد که نعمت نماند به دست نگردد تهی کیسۀ پیشهور (بوستان) گزینش بهترین معلم از وظایف پدر است، زیرا اعتقاد دارد که رفتار و خلقیات وافکار معلم بر فرزند موثرخواهد افتاد، چیزی زشتتر و ناپسندتر از آن برای جوان نخواهد بود «که پیش از خطش روی گردد سیاه» پسری که درمیان قلندران نشیند از دیدگاه سعدی نمیتواند خیری از او به کسی رسد: پسر کاو میان قلندر نشست, , پدرگو ز خیرش فرو شوی دست (بوستان) فرزندی که ناهنجار باشد وارزشهای اجتماعی را زیر پا گذارد، اگر هلاک گردید وازعمر خود بهره ای نبرد، برایش جامه چاک نکن،آنچه باید درباره این پسر گفته آید آن است که، «که پیش از پدر مرده به ناخلف 1 » آموزگار نیز بباید همانند پدر درشتی ونرمی در هم آمیزد و آنجا که نیاز میداند زجر وعقوبت کند و آنجا که باید پاداش دهد دریغ ننماید، و این کار در پرتو احترام به شاگردان است وپس از آن عیبها را کارساز و هدایت نماید: هر که در خردیش ادب نکنند چوب تر را چنان که خواهی پیچ, , در بزرگی فلاح از او برخاست نشود خشک جز به آتش راست (گلستان) تربیت پذیرنده باید طالب تربیت باشد و باید هوش واستعداد کافی نیز در وجودش یافت گردد، «تربیت نامستعد ضایع است» (گلستان) واگر پس از مدتی در کلاس درس حاضر گردید ونتیجه ای از او حاصل نشد، اصرار والحاح در نشاندن او در کلاس معلم بیهوده خواهد بود، «ناکس به تربیت نشود کس، ای حکیم» 2 (گلستان)کودک همزمان که رشد مینماید وبه بلوغ میرسد خود باید از برای تربیت خود تلاش وکوشش نماید، اما چگونه؟،«ادب از که آموختی، گفت :از بی ادبان»(گلستان) او معتقد است همنشینی با افراد نادان بد نامی را به دنبال خواهد داشت، اگرچه اصالت وریشه از دیدگاه سعدی رنگی دیگر از تربیت است، همچنانکه در داستان راهزنانی که آرامش از مردم میربایند، نوجوانی نیز به اسارت میآید و یکی از وزرا از در شفاعت برآمده که این پسر هنوز در ابتدای زندگیست وچون محیط بر وی موثر گردیده، راه بدان در پیش دارد، زنـان باردار ای مـرد هشیـار به هنگام ولادت مار زاینداز آن بهتر به نزدیک خردمند که فرزندان ناهنجار زایند(گلستان) پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بد است تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است (همان) «اتفاقاً در آن میان جوانی بود میوه عنفوان شبابش نو رسیده و سبزه گلستان عذارش نو دمیده.