Abstract:
در میان آثار برجسته تصوف و عرفان اسلامی، مثنوی معنوی جایگاه ویژهای دارد. به طوری که میتوان گفت این کتاب در واقع دایرهالمعارف عرفان و تصوف اسلامی است. مولانا در تصوف عبادت و ریاضت و ذکر و فکر را با عشق و شور وجذبه و وجد و حال و رقص و سماع جمع کرد و عشق و اشراق را مایه اصلی عرفان خود قرار داد. پیام مولوی و حضور او موهبتی آسمانی و نشانهای از رحمت الهی است که امروزه هم، انسان میتواند هر وقت و هر جا که مایل باشد وجودش را در برابر پرتوهای زندگی بخش آن قرار دهد و خود را با معیارهای تغییر ناپذیر آن منطبق سازد. مولوی در مقام فردی مقدس و هنرمندی با عظمت و جامعیت غیر متعارف، نسبت به تاثیر معنوی و زیبایی، آن شکوه حقیقت که برای او همواره دری به درون اسرار الهی میگشاید حساس بود. او زیبایی را جلوه مستقیم پروردگار در این عالم کون و فساد میشمرد و آن ر ا بی واسطهترین وسیله در بر انگیختن آگاهی و بیداری ونسبت به جهان معنوی میدانست. این مقاله با روش تحیلیل محتوا به بررسی جایگاه تلمیح در دفتر سوم مثنوی میپردازد.
Machine summary:
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (1363 دفتر 3) اشاره به این فرمان رسول اکرم (ص) دارد «ولا رضا بالکفر بعد الاسلام: راحتی شدن به کفر پس از در آمدن به اسلامی جایز نیست » زمانی به نقل از غزالی میآورد: اما رضا به معصیت چگونه روا بود و از آن نهی آمده است و گفته که هر که به آن رضا دهد در آن شریک است.
نشان او در جنگ، پر شتر مرغ بود که بر سینه اش میآوریخت در جنگ بدر با دو شمشیر میرزمید و سرانجام در غزوه احد به سال سوم هجری در سن 58 سالگی به شهادت رسید و خاک جای او در مدینه است (زمانی: 1374: ج 874:3) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (471 دفتر 3) اشاره به داستان حضرت سلیمان و مسخر شدن دیوان و پریان به دست او دارد و این مطلب در قرآن کریم سوره ص 37 و سوره سبأ 12 تصریح کرده است.
تلمیحات مربوط به ضربالمثلها {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (1618 دفتر 3) اشاره به ضرب المثل: از هر کسی کاری ساخته است و نیز اشاره به آیه 84 سوره اسرا دارد.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (دهخدا: 1361: ج 1748:4) بیت 3566 دفتر 2 نیز همین مثل ذکر شده است.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (381 دفتر 3) اشاره به این مثل عربی دارد: « اذا جاء القضا ضاق الفضا » و در مجمع الامثال میدانی بدین صورت آمده است:« اذاحان القضا ضاق الفضا» استعلامی نیز مصرع اول را ضرب المثل عربی دانسته است.