Abstract:
علامه محمد اقبال (1938م) با وابستگی به ارایۀ فلسفۀ خودی اغلبا شناخت مثنوی سرایی داشته است ولی علاقۀ مفرطی به صنف غزل از وی مشهود بوده است .حتی صنف غزل را علامه اقبال برای پیش برد فکر و فلسفۀ ابتکاری خود به نحو احسن ، به کار برده و تحیرصاحب نظران را واداشته است .در این پژوهش ، مختصات غزلهای سروده اقبال به نقل از نظرات اقبال شناسان جهان فارسی بر شمرده شده است .
Machine summary:
علاوه بر دو تا مثنوی اول، در هر مثنوی غزل وجود دارد و در کتاب پیام مشرق یک قسمت بنام ”می باقی“ غزلیات دارد و زبور عجم غیر ازقسمت آخر تمام شاعری بر غزلیات مشتمل می باشد در جاوید نامه حدوداً ده تا، در مثنوی مسافر دو تا، در ارمغان حجاز هیچ غزلی به زبان فارسی وجود ندارد و تمام غزلیات اقبال هم آهنگ با طبع او و تسلسل یگانه نشان می دهند مرزا محمد منور می نویسد: ”به این اعتبار ما آنان را ”غزل نما خواهیم گفت“(۳) به نظر دکتر محمد اکرم: ”از کلام اقبال اظهار می شود که او در اصل شاعر غزل بود“ (۴) کاربرد صنف غزل غزل همان طور که بیان داشتیم، صنف سخنی است که در آن شاعر حسیات لطیفِ خود وجذبات باطن را به صورت نرم ولطیف عرضه می کند و با وسیله تزئین لفظی آن را منفرد و دلربا می سازد وقتی که ما دربارۀ غزل اقبال سخن بگوئیم این مسئله مثل روزِ روشن آشکار می شود که اقبال باکمال هنرمندی تمام مخالفتهایی که با آهنگِ غزل سازگار نیستند، بدین ترتیب در غزل استفاده کرده و آنها را روحِ غزل قرار داد بخصوص، بیشتر شعراءبه وسیلۀ مثنوی موضوعات فلسفه، تصوف و اخلاق را بیان نمودند ولی غزل اقبال با این تمام ابزار بهره مند می باشد.
سبک و ویژگیهای غزل علامه محمداقبال از تمام اسالیبِ شاعری به زبان فارسی آشنا بود و او از این استفاده هم نمود ولی با این همه بعضی از اقسام و فنون شعر واسلوبِ نونیز در شعر او وجود دارد به همین جهت او در بین شعرای فارسی شبه قاره مقام و مرتبه والایی دارد و شعرای ایرانی بعد از عهدِ صفوی در ایران نشاة ثانیه ادبی حامل هستند همین سبب است که اقبال شناسان سبک اقبال را ”سبک اقبال“ نامیده اند محمد بقائی ماکان نوشتۀ محمد حسین چوهدری را نقل کرده است که: ”اقبال پای بند آداب کلاسیک غزل نیست ، تعداد ابیات غزل در نظر وی هیچ مهم نمی باشد، اهمیت نمی دهد که مطلع، مردّف و مقّفی باشد ....