Abstract:
جانعلی خاوند از شاعران خونگرم حوزه هلیل است که در غزل، دستی قوی دارد. غرابتی که گاه در غزلهایش به چشم میآید، برخاسته از بادهای دربهدری است که در آنها میوزد. خاوند، زبانی پاکیزه و سر به صلاح و صمیمی دارد. مضامین بیشتر شعرهای او را طبیعت و اجتماع تشکیل میدهد که بر حول محورهای فکری از جمله و سیاست، طبیعت، طنز و نگاه به گذشته میچرخد. در این مقاله سعی شده است که درونمایهی اشعار شاعر همراه با تشریح محورهای فکری به روش توصیفی و تحلیلی مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
Machine summary:
چون دام, , مرغ را نیست چنین دانه و دامی الکی (خاوند، 1392: 32) شاعر در ادامه از وعدهای الکی مسؤولین میگوید که درباره خوب شدن وضعیت قیمت محصولات سخن میگویند و وعده میدهند.
که به کس نتوان گفت موش موزی شده پنهان پس دیوار زیاد, , بوالعجب این که علیرغم گرانی خوراک (خاوند، 1392: 38) خاوند در شعر وجین به مسؤولان طعنه میزند که اگرش خصی حرفی بزند با وی برخورد میکنند بخصوص اگر درباره مسائل کشور و سیاسی باشد و باید مطابق میل آنان رفتار کرد.
طنز اقتصادی در این نوع طنز شاعر با ریشخند از گرانی کالا میگوید: وزن حاجی شده الحق دو سه خروار زیاد, , یک نفر آمده در شهر.
بیسوادی فکر کن (همان:32) شاعر در ادامه طنز دیگری را بیان میکند از بیسوادی مردم عامه میگوید که باعث فقر آنها شده است.
درونمایه سرمایهداری وکلاهبرداری شاعر در شعر زورکی از کلاهبرداری میگوید که در طی سالهای گذشته در شهر جیرفت اتفاق افتاده بود عدهای پول مردم را میگرفتند و به خاطر وعدهای الکی و به سرمایههای خود میافزودند مردمی که با زحمت و مشقت پول و سرمایهای جمع کرده بودند که با فریب و نیرنگ از دست دادند.
خاوند در این شعار شبا زبان طنز به مسائل سیاسی اشاره میکندازگرانی و هرجومرج در جامعه میگوید از وضعیت بد اقتصادی در جامعه و در میان مردم سخن میراند همینطور به مسائل اقتصادی و اجتماعی اشاره میکند از گرانی و کمتوجهی در مسائل زندگی از قناعت و کمخرجی سخن گفته است.