Abstract:
در این مقاله، ساختمان دستوری فعل در گویش لری در ایل دشمنزیاری، در استان کهگیلویه و بویراحمد بررسی میگردد.
در ابتدای نوشتار، به دگرگونی فرایندهای واجی (ابدال، ادغام، قلب و افزایش)، تحول صرفی اجزای فعل و مادهی این افعال، در این گویش پرداخته میشود.
در ادامه، ویژگیهای فعل، در این گویش، شخص فعل (شناسههای ماضی و شناسههای مضارع)، زمان فعل (فعلهای ماضی، فعلهای مضارع، فعل آینده)، وجه فعل (وجه اخباری، وجه التزامی، وجه شرطی و ...)، شکلهای معلوم و مجهول و گذر و ناگذر فعلها، با مثالهای متنوع با زبان فارسی معیار مقایسه میشود.
پسازاین مباحث، به ساختمان فعل، فعلهای لازم یک شخصه، فعل وصفی، فعل دعا، فعلهای دووجهی، فعل ربطی، فعل کامل و ناقص و فعلهای کمکی در این گویش پرداخته میشود و با آوردن انواع مثال در این گویش برای این افعال، تفاوت آنها با زبان فارسی معیار مشخّص میگردد. در این مقاله کوشش شده است که وجوه مختلف مبحث فعل در این گویش مورد بررسی قرار گیرد و در فرجام روشن شد که فعل در این گویش کهن، چه به لحاظ تعداد شناسهها و چه به لحاظ ساختار، با فعل در فارسی معیار متفاوت است.
Machine summary:
پسازاین مباحث، به ساختمان فعل، فعلهای لازم یک شخصه، فعل وصفی، فعل دعا، فعلهای دووجهی، فعل ربطی، فعل کامل و ناقص و فعلهای کمکی در این گویش پرداخته میشود و با آوردن انواع مثال در این گویش برای این افعال، تفاوت آنها با زبان فارسی معیار مشخّص میگردد.
گویش لری رایج در استان کهگیلویه و بویراحمد که یکی از گویشهای جنوب غربی ایران به شمار میآید، نزدیکترین گویش ایرانی به زبان فارسی است.
فارسی معیار, گویش لری آمدم, اومم/ um-am آمدی, اومی/ um-ey آمد, اومه/ um-a آمدیم, اومیم/ um-eym آمدید, اومین/ um-eyn آمدند, اومن/ um-an وجه التزامی ایبو او کر بیا= ibu u kor beyā= معنی: شاید آن پسر بیاید فعل«بیاید» بیشتر برای وجه التزامی بهکاربرده میشود و واژههای «ایبو، ایشوه وایابو» به معنای «شاید» قبل از این فعل و سایر فعلهایی که برای این وجه بهکاربرده میشوند، میآیند.
فارسی معیار, گویش لری برو, بره/ ber-a: بروید, برین/ ber-eyn وجه تمنایی صورتی از صرف فعل است که در آن آرزوی وقوع فعلی بیان میشود.
مثال: فارسی معیار, گویش لری گشت, درگشت/ dargašt/ ورگشت/ vargašt برداشت, ورداشت/ vardāšt فعلهای مرکب فعلهایی که از یک کلمه با یک فعل ساده ساخته میشود و مجموعاً معنی واحدی را میرسانند.
فارسی معیار, گویش لری است, هه/ he بود, بی/ bi شد, وابی/ vabi گشت, وابی/ vabi فعل کامل و فعل ناقص همهی و همهی زمانهای برخی از فعلها در زبان به کار نمیروند که به آنها فعل ناقص میگویند.