Abstract:
زمینه و هدف
در ساختگرایی تکوینی، از جهان بینی مطرح در متن به جهان بینی فردی نویسنده پی میبریم و از جهان نگری نویسنده در نهایت، به جهان نگری گروه اجتماعی که نویسنده در آن قرار دارد میرسیم. ساختگرایی تکوینی روشی دیالکتیکی است که از متن به فرد و از فرد به گروه اجتماعی که فرد جزیی از آن است میرسد. عرصه رمان، عرصه تجلی درک، دریافت و شناخت نویسنده از کل جریان هستی و جامعه بشری یا دست کم عرصه سعی و تلاش نویسنده برای درک جهان و زندگی انسان و شاید عرصه ای برای مکاشفه زندگی و کشف دوباره انسان و رابطه انسان با زندگی است. در این پژوهش ضمن تاکید بر صورتبندی گلدمن از فرم و محتوای رمان در سه قسم، به مهمترین مسایل شخصیتهای قهرمان در دو رمان «خوف» و «نینا» اثر شیوا ارسطویی و «پرنده من» و «رویای تبت» اثر فریبا وفی پرداخته شده است. پرداختن به قهرمان مسیله دار و شرح ویژگیهای آنها از اهداف اصلی این پژوهش است.
روش مطالعه
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از آرای لوکاچ و گلدمن با تاکید بر نظریه ریالیسم انتقادی انجام شده است.
یافته ها
اغلب شاخصه های شخصیت مسیله دار، که در نظریات لوکاچ و گلدمن بیان شده، در رمانهای «خوف» و «نی نا» اثر شیوا ارسطویی و «پرنده من» و «رویای تبت» اثر فرببا وفی نیز نمود یافته اند. ارسطویی و وفی در این رمانها، زندگی شخصیتهایی را روایت میکنند که با درک فاصله بین خود و جامعه، مسیله دار، بی آینده و معترض به وضعیت فعلی هستند. در این آثار شخصیتهای زن دچار نوعی گسست عاطفیند که تحت تاثیر نگاه جامعه و ایدیولوژی حاکم بر آن شکل گرفته است.
نتیجه گیری
بحران هویت یکی از مولفه های اساسی در شکلگیری شخصیتهای مسیله دار در هر چهار اثر است؛ مسایل اجتماعی، روابط عاطفی، گسست رفع ناشدنی میان قهرمان و جامعه، تعهدگرایی و مبارزه علیه میانجیهای تباهگر از شاخصه های غالب شخصیتهای زن رمان امروز است.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: In formative constructivism, we can understand the author's individual worldview from the worldview presented in the text, and from the author's worldview, we finally reach the worldview of the social group in which the author is located. Formative constructivism is a dialectical method that reaches from the text to the individual and from the individual to the social group of which the individual is a part. The arena of the novel is the arena of manifestation of the author's understanding, perception and recognition of the whole flow of existence and human society, or at least the arena of the author's effort to understand the world and human life, and perhaps an arena for the revelation of life and the rediscovery of man and the relationship between man and life. While emphasizing Goldman's formulation of the form and content of the novel in three categories, the most important issues of the protagonists in the two novels "Fear" and "Nina" by Shiva Aristoui and "My Bird" and "Dream of Tibet" by Fariba Vafi Been paid. Addressing problematic heroes and describing their characteristics is one of the main goals of this research.
METHODOLOGY: This research has been done with the descriptive-analytical method and by using the views of Lukacs and Goldman with an emphasis on the theory of critical realism.
FINDINGS: Most of the characteristics of the problematic personality expressed in the theories of Lukacs and Goldman are found in the novels "Fear" and "Nina" by Shiva Aristowi and "My Bird". and "Dream of Tibet" by Farbaba Vafi have also appeared. In these novels, Aristowi and Vafi narrate the lives of characters who understand the distance between themselves and the problematic society, have no future and protest the current situation. In these works, the female characters have a kind of emotional breakdown, which was formed under the influence of the society's view and its ruling ideology.
CONCLUSION: Identity crisis is one of the basic components in the formation of problematic characters in all four works; Social issues, emotional relationships, irreparable gap between the hero and the society, commitment and struggle against destructive mediators are among the dominant features of female characters in today's novels.
Machine summary:
مقاله پژوهشي مقايسۀ شيوه هاي بازنمايي عنصر شخصيت در رمانهاي شيوا ارسطويي و فريبا وفي بر مبناي رويکرد رئاليسم انتقادي «با تکيه بر رمانهاي خوف و نينا، پرندة من ، و رؤياي تبت » فروغ ملکيان ، لطيفه سلامت باويل *، شروين خمسه گروه زبان و ادبيات فارسي، دانشکده ادبيات و علوم انساني، واحد تهران مرکزي، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران ، ايران .
اين پژوهش سعي دارد به پرسشهاي ذيل پاسخ دهد: مهمترين مسائلي که قهرمانان پروبلماتيک رمانهاي شيوا ارسطويي و فريبا وفي با آنها مواجه هستند، کدامند؟ شخصيتهاي پروبلماتيک رمانهاي شيوا ارسطويي و فريبا وفي چگونه واقعيت را با اميال آرماني خود مطابقت ميدهند؟ شخصيتهاي پروبلماتيک رمانهاي شيوا ارسطويي و فريبا وفي در مواجهه با جامعۀ فردگراي شبه مدرن ، بدنبال کداميک از ارزشهاي اصيل انساني هستند؟ سابقۀ پژوهش پيشينۀ اين نوع نقد به شيوة کساني چون لوکاچ و گلدمن ، در ايران با نام جمشيد مصباحي پور ايرانيان و محمدجعفر پوينده رقم خورده است .
بازنمايي مسائل رواني، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي زنان در رمانهاي شيوا ارسطويي و فريبا وفي در روند داستان نويسي شيوا ارسطويي، ساختارهاي متفاوتي براي داستان نويسي همواره تجربه شده اند؛ اما آنچه مشخصۀ مشترک غالب آثار او قلمداد ميشود، چگونگي شکلگيري شخصيت اصلي در برابر شخصيت محوري است .
ارسطويي در اين دو رمان ، زندگي دو شخصيت را روايت ميکند که با درک فاصلۀ بين خود و جامعه ، مسئله دار، بيآينده و معترض به وضعيت فعلي هستند.