Abstract:
ادبیات فانتزی گونهای نو در ادبیات است که اصلیترین مشخصۀ آن، استفاده از قدرت خیال و خلاقیت در گریز از جهان و چارچوبهای شناختهشدۀ آن و درهم شکستن قوانین طبیعت است. در ادبیات فانتزی همۀ وقایع بر پایۀ خیال شکل میگیرد و فانتزی نویسان، جهانی متشکل از عناصر و حوادث عجیب، موجودات و فضایی خارقالعاده و قواعدی منحصربهفرد را میآفرینند. در دو رمان ارض زیکولا و شوومان، شباهتهای قابل توجّهی در استفاده از عناصر فانتزی دیده میشود. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد که با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی تطبیقی مؤلّفههای فانتزی در این دو اثر، وجوه اشتراک آنها را تبیین نماید. برخی از بنمایههای فانتاستیک مشترک در این دو اثر شباهت در طرح داستان و شخصیت اصلی، بهکارگیری تلفیقی از شخصیتهای حقیقی و خیالی، استفاده از کنشهای کارکردی مشابه مانند طلسم، تصادف و یاریگری و همچنین اصول فانتزی مشترک ازجمله شگفتی و هیجان، تعلیق ارادی ناباوری، دگردیسی و اصل پایان باز است.
Fantasy literature is a new genre in literature which comprises is the use of imagination power and creativity to escape from the world and its known boundaries and to break the laws of nature. In fantasy literature, all events are based on fantasy, and fantasy writers create a world of strange elements and events, extraordinary creatures and atmospheres, and unique rules. There are significant similarities in the use of fantasy elements in the novels of Zikola and Shouman. Therefore, the present study tries to explain the commonalities of fantasy components in these two works using the analytical-descriptive method. Some of the common fantasy themes in these two works are the similarity in the plot, the main character, the combination of real and imaginary characters, the use of similar functional actions such as spells, events, and assistance, and also common fantasy principles such as surprise and excitement, voluntary suspension of disbelief, metamorphosis, and the open-ending principle.
Machine summary:
برخی از بنمایههای فانتاستیک مشترک در این دو اثر شباهت در طرح داستان و شخصیت اصلی، بهکارگیری تلفیقی از شخصیتهای حقیقی و خیالی، استفاده از کنشهای کارکردی مشابه مانند طلسم، تصادف و یاریگری و همچنین اصول فانتزی مشترک ازجمله شگفتی و هیجان، تعلیق ارادی ناباوری، دگردیسی و اصل پایان باز است.
در ادبیات فارسی و عربی نیز رگههایی از فانتزی و تخیل در آثار کهن این دو ملت مانند شاهنامه فردوسی و هزار و یک شب دیده میشود که اساس آنها بر تخیل استوار است و در همان حال «از جهان واقعی نیز کمک گرفته و آن را با جهان مجهول و غریب ترکیب ساخته است» (بن جامع، 2010: 25).
دربارۀ رمان «شوومان» نیز تنها مقالۀ کوتاهی با عنوان «نگاهی به رمان شوومان نوشته نازنین جودت» در روزنامه آرمان (۱۵/۱۱/۹۳) به چاپ رسیده است؛ اما در خصوص ادبیات فانتزی پژوهشهایی انجام شده است که میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ازجمله این پژوهشها در حیطه ادبیات فارسی مقاله جلالی و پورخالقی (1389)، با عنوان «فانتزی و شیوههای فانتزیسازی شاهنامه در ادبیات کودک و نوجوان»، است که به اهداف فانتزيسازي در داستانهاي اسطورهاي و حماسي پرداخته است.
وجود شخصیتها و ماجراهای شگفتانگیز در فضای فانتزی باعث میشود که نویسنده آزادی عمل داشته باشد، ولی در عین حال باید از منطق داستانی که خود او آفریده است، پیروی کند و این مسئله بسیار مهم است.
Narrative in Popular Culture, Media and Daily life, Translated by; Mohammad Reza Liravi, Tehran: Soroush Publications (In Persian).