Abstract:
این مقاله به دنبال فهم نظاممند تداوم منازعه و بیثباتی در افغانستان است. دولت افغانستان در نیمقرن اخیر همواره درگیر منازعه و بیثباتی بوده است. در طول 50 سال اخیر سه کودتا و 6 بار سقوط نظام سیاسی در افغانستان اتفاق افتاده است. موقعیت افغانستان بین سه منطقهی جنوب آسیا، خاورمیانه و آسیای مرکزی نقشی تعیین کننده در تداوم منازعه این کشور دارد. از منظر نظریه مجموعه امنیت منطقهای به موقعیت افغانستان دولت عایق گفته مشود. دولتی که جزء سیستمهای امنیت مناطق پیرامونی نیست و از پویشهای مناطق همجوار آسیبپذیر است. پرسش پژوهش این است که مناطق پیرامونی افغانستان چگونه در تداوم منازعه این کشور تأثیرگذارند؟ در پاسخ به چگونگی نقش مناطق پیرامونی افغانستان در تداوم منازعه این کشور فرضیه پژوهش این است که افغانستان بهمثابهی دولت عایق متعلق به مجموعههای امنیتی منطقهای پیرامونی خود (جنوب آسیا، آسیای مرکزی و خاورمیانه) نیست. واقعشدن افغانستان در این جایگاه باعث ضعف هم سرنوشتی بین افغانستان و مناطق فوق شده است و درنتیجه به محلی برای سرریز منازعات مناطق پیرامونی و تداوم منازعه تبدیلشده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد رقابت بین هند و پاکستان از منطقهی جنوب آسیا، رقاب بین ایران و عربستان و سرازیر شدن اعضای گروههای غیردولتی مانند داعش از منطقهی خاورمیانه و سرازیر شدن گروههای بنیادگرای اسلامی مانند جنبش اسلامی ازبکستان و انصار الله تاجیکستان و مسئله انتقال انرژی از منطقهی آسیای مرکزی نقش اساسی در تداوم منازعه افغانستان دارند. این پژوهش با روش کیفی و با استفاده از منابع اسنادی-کتابخانهای گردآوریشده است.
This article aims to provide a systematic analysis of the continuation of conflict and instability in Afghanistan. The Afghan government has experienced recurrent episodes of violence and political turmoil in the past five decades. Since 1973, the country has witnessed three coups d'etat and six regime changes. Afghanistan's geopolitical location at the crossroads of South Asia, the Middle East and Central Asia plays a decisive role in the continuation of the conflict. Drawing on the regional security complex theory, this article argues that Afghanistan is an insulator state that does not belong to any of the security arrangements of its neighboring regions and is exposed to their security threats and interventions. The main research question is: how do the surrounding regions of Afghanistan influence the continuation of the conflict in this country? The main hypothesis is that Afghanistan's insulation from its peripheral regional security complexes (South Asia, Central Asia, and the Middle East) has reduced the sense of common destiny between Afghanistan and these regions and has made it a battleground for their rivalries and spillovers. The findings of the article show that the competition between India and Pakistan from South Asia, the rivalry between Iran and Saudi Arabia and the infiltration of non-state actors such as ISIS from the Middle East, and the presence of Islamic extremist groups such as the Islamic Movement of Uzbekistan and Ansarullah of Tajikistan and the issue of energy transit from Central Asia are crucial factors in sustaining the conflict in Afghanistan.
Machine summary:
پرسش پژوهش اين است که مناطق پيراموني افغانستان چگونه در تداوم منازعه اين کشور تأثير ميگذارند؟ در پاسخ به چگونگي نقش مناطق پيراموني افغانستان در تداوم منازعه اين کشور فرضيه پژوهش بيان ميدارد که افغانستان به مثابه دولت عايق متعلق به مجموعه هاي امنيتي منطقه اي پيراموني خود (جنوب آسيا، آسياي مرکزي و خاورميانه ) نيست .
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد رقابت بين هند و پاکستان از منطقه جنوب آسيا، رقابت بين ايران و عربستان و سرازير شدن اعضاي گروه هاي غيردولتي مانند داعش از منطقه خاورميانه و سرازير شدن گروه هاي بنيادگراي اسلامي مانند جنبش اسلامي ازبکستان و انصارالله تاجيکستان و مسئله انتقال انرژي از منطقه آسياي مرکزي ، نقش اساسي در تداوم منازعه افغانستان دارند.
در منطقه خاورميانه دو موضوع رقابت ايران و عربستان در افغانستان و سرازير شدن گروه هاي تندرو اسلامي از اين منطقه ، در تداوم منازعه افغانستان نقش دارند.
دولت هاي سکولار آسياي مرکزي مخالف هرگونه ديدگاه هاي دخالت دين در سياست هستند؛ از اين رو گروه هاي تندرو اسلامي اين منطقه مانند حزب اسلامي ازبکستان ، حزب التحرير و جماعت انصارالله تاجيکستان مرکز فعاليت هاي خود را در افغانستان انتقال دادند و در تداوم منازعه افغانستان سهيم هستند.
لازم به ذکر است که در منطقه جنوب آسيا به رقابت دو قطب هسته اي يعني هند و پاکستان در افغانستان پرداخته ميشود، در منطقه خاورميانه به رقابت ايران و عربستان و نقش القاعده و داعش در افغانستان و سرانجام در منطقه آسياي مرکزي به نقش گروه هاي تندرو اسلامي و بحث انتقال انرژي در تداوم منازعه افغانستان تأکيد ميشود.