Abstract:
ازجمله مسائلی که از دیرباز مورد ابتلای جامعه بوده و با گسترش حرفه آرایشگری، گریم و تأسیس کلینیکهای زیبایی در جامعه امروز رواج بیشتری یافته، مسئله نگاه به اعضای جداشده از بدن نامحرم است که اختلاف دیدگاه فقیهان فریقین از گذشته دور تاکنون در آن نمایان است. طرح این مسئله از زمان علامه حلی در کتابهای فقهی شیعه و از زمان محمدبنادریس شافعی در میان آثار اهلسنت به چشم میخورد. این نوشتار با روش تحلیلی و استنباطی به بررسی مستندات فقیهان فریقین و تحلیل و نقد آنها پرداخته و نمایان ساخته است که اصلیترین مستند قائلان به جواز، نبود شهوت نسبت به عضو مُبان (جداشده) و عدم صدق عنوان زن بر آن عضو است. همچنین، مانعین نیز به عموم و اطلاق ادله حرمت نگاه به نامحرم و استصحاب حرمت استدلال کردهاند. برخی نیز میان جدا شدن عضو از بدن در زمان حیات که در این صورت نگاه به آن جایز و بعد از موت که حرام است، رأی به تفصیل دادهاند. این مقاله ضمن بیان وجوه ضعف ادله جواز، روشن کرده است که دلایل حرمت نظر بر قوت خود باقی میمانند جز درباره مو، ناخن و دندان جداشده که ادله حرمت منصرف از این سه هستند.
One of the longstanding issues that has afflicted society and have been disputed by the fariqain jurisprudent, is The looking at those parts who are separated from the body of Non-mahram and the increasing prevalence of beauty clinics and the expansion of the makeup profession, which has led to a greater exposure to separated body parts. The difference of opinion among jurists from different schools of thought regarding the permissibility of looking at these separated body parts has been evident for a long time is The design of this issue has been studied since Allameh Helli in shiite jurisprudence books and from the time of Mohammad shafi' i. This article is based on analytical and inferential methods to study the documents of Fariqain jurisprudents and analyze them. As a result, it found that the most of the subjects which are said in the license is the lack of lust for these parts and the lack of the title of woman.In contrast, those who had say on the reverence of the opinion have also argued and applied to the general (unspecific) and to unconditional the evidence of respect to Non-mahram and assimilation of forbidden of respect. Some are also detailing the separation of organs from the body during the life in which it is permissible to look at it and after death is Haram. As a result of this article, in addition to the weakness of the evidence of the license, it is clear that the reasons for respecting the reasons of respect except hair, nails and teeth are separated and the reasons for respecting these three are strong.
Machine summary:
نکته گفتني اينکه ، افزونبر تمسک به اطلاقات و عمومات دلالت کننده بر حرمت نگاه به نامحرم و نيز اصول عمليه ، يکي از دلايلي که در کلام فقيهان هر دو مذهب براي رسيدن به حکم اين مسئله بسيار پرتکرار و مورد استفاده است ، روايات باب وصل شعر (مو) است که هرچند در خفوص وصل شعر(مو) وارد شده، از آن براي به دست آوردن حکم نگاه به ديگر اعضاي نامحرم نيز استفاده شده است ؛ هرچند در برخي موارد، استدلال به آن صحيح به نظر نميرسد.
بررسي و نقد اين استدلال نيز دچار ضعف است ؛ زيرا (همانگونه که در کلمات برخي از فقيهان مشاهده ميشود) اگر بر نگاه به آن عضو مقطوع، نگاه به نامحرم اطلاق نميشود، پس چگونه است که جايز نيست زني را که بدنش چند تکه شده است ، مرد نامحرم غسل دهد (شيخ انفاري، ١٤١٥ق ، ص.
روايات بيانکننده جواز وصل شعر دليل ديگري که براي جواز نگاه به عضو منففل مطرح شده، روايات مجوزه وصل شعر است مانند روايت سعد اسکاف که در آن امامباقر (عليه السلام) زينت کردن زن با هر چيزي براي شوهرش را جايز بيان داشتند (حر عاملي، ١٤١٦ق ، ج٢٠، ص.
بررسي و نقد اين روايات درباره موي نامحرم وارد شده است ، بنابراين نميتوان جواز نگاه به ديگر اعضاي منففل از بدن نامحرم را از آن برداشت کرد.
بررسي و نقد اين وجه نيز صحيح است و ميتوان با آن حرمت نگاه به اعضاي منففل از بدن نامحرم را ثابت کرد.