Abstract:
برخی احکام شرعی از فراگیری برخوردارند و میتوان بسیاری از احکام شرعی دیگر را تحت پوشش آنها قرار داد. چنین احکام کلانی به قاعده فقهی مشهورند؛ البته برخی قواعد فقهی نیز در میزان شمول و موضوع و مستند و اعتبار بر برخی دیگر برتری دارند؛ قاعده احترام خون مسلمان یکی از قواعدی است که در فقه جزایی کاربرد فراوان دارد. با آنکه این قاعده بهصورت پراکنده در مسائل مختلف فقهی با عبارتهای مختلف مورد استناد فقها قرار گرفته، اما در هیچیک از کتابهای قواعد فقه بهصورت مستقل از آن سخن به میان نیامده است؛ پژوهش حاضر با روش تحلیلی ـ توصیفی در صدد تبیین مبانی قرآنی و روایی این قاعده و جایگاه آن در فقه است. مستندات این قاعده فقهی اعم از آیات و روایات کاملاً حجیت این قاعده را میرسانند.
Some Shari'a principles are comprehensive and they can cover many other Shari'a principles. Such macro principles are known as jurisprudential principles; Of course, some jurisprudential principles are superior to others in terms of inclusion, subject matter, documentation and validity. The principle of respecting Muslim blood is one of the principles that is widely used in criminal jurisprudence (fiqh). Although this principle has been cited sporadically in various jurisprudential issues with different phrases by jurists, but in none of the books related to the principles of jurisprudence have been mentioned independently. The present study uses an analytical-descriptive method to explain the Qur'anic and narrative foundations of this principle and its place in jurisprudence. The documents of this jurisprudential principle, including verses and hadiths, are completely proving this principle.
Machine summary:
بعد وی، یحیی بن سعید حلی نیز این روایت را مکرر در کتابهای خود تکرار کرده است (حلّى، 1394ق، ص 132).
ک: عاملى، 1419ق، ج9، ص612 و ج19، ص 802 و ج21، ص 718 و ج22، ص 378؛ طباطبایى، 1418ق، ج15، ص 341 و ج16، ص 227؛ طباطبایى، 1409ق، ج3، ص 420؛ میرزای قمّى، 1427ق، ج2، ص 744؛ نراقى، 1415ق، ج18، ص 378؛ نجفى، 1404ق، ج13، ص 133 و ج21، ص 71 و ج27، ص 324 و ج 37، ص 13 و ج41، ص 163؛ انصارى، 1410ق، ج6، ص 181؛ خوانسارى، 1405ق، ج7، ص 266؛ خمینى، بیتا، ص 72؛ مرعشى نجفى، 1415ق، ج1، ص 111 و ج2، ص 158 و ج 3، ص63؛ خویى، 1422ق، ج41، موسوعة، ص 150؛ گلپایگانى، 1405ق، ص 10؛ صدر، سیدمحمد، 1420ق، ج9، ص 31؛ تبریزى، بیتا، ص 565؛ فاضل لنكرانى، 1422ق، ص 116؛ منتظرى، 1409ق، ج1، ص 148؛ موسوى اردبیلى، 1427ق، ج1، ص 336؛ سبحانى تبریزى، 1415ق، ص68؛ مكارم شیرازى، 1427ق، ج2، ص 447).
امرئ کلمه «امرئ» در این قاعده به معنای مطلق انسان است، نه جنس مذکر که مؤنث آن إمرأة و مرأة (زن) میشود (صاحب بن عباد، 1414ق، ج10، ص 280(، گرچه در لغت به رجل (مرد) معنی شده است (جوهرى، 1410ق، ج1، ص 72(؛ بنابراین تعبیر از مطلق انسان به امرئ از باب غلبه است.
در این روایت در کنار قاعده کلی مذکور، دلیل دیگری نیز برای پرداخت دیه از بیتالمال وجود دارد که همان مسئله میراث است.
). Qom: Dar al-Kitab Press Institute.
An Evaluation of Architecture and Urban Planning of Egypt from the Perspective of the Holy Qur'an.