Abstract:
هدف پژوهش حاضر واکاوی خلط مشروعیت و ارزشمندی در نظریه مردمسالاری دینی و پیامدهای آن است.
در این راستا و با روش توصیفی- تحلیلی ملاک روشنی برای نقد نظریات موجود ارائه شده و براساس واقعگرایی در حوزه ارزش، دیدگاه موجهی در خصوص جایگاه مردم در نظام دینی ارائه میکند. همچنین ضمن بیان ویژگیهای مشروعیت، به نوع ارزش مردمسالاری و لوازم آن پرداخته شده است و لوازم منطقی این نظریه بدین شرح تشریح شدهاند: نقدپذیری و اصلاحپذیری خواست مردم، خطاپذیری، مکمّلپذیری، تقییدپذیری، لزوم رعایت محدوده عدالت، ترجیحپذیری، ساختارپذیری، لزوم موقعیتپژوهی، الزامپذیری. دیدگاههای مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی، یا قالب بودن مردمسالاری، یا پشتوانه دانستن نقش مردم، اگرچه دیدگاههای مورد قبولی است؛ اما تنها به توصیف نقش مردم پرداخته و شرط تحقق حکومت را بیان کردهاند. این دیدگاهها نمیتوانند اولاً نوع ارزش مردمسالاری را تبیین کنند و ثانیاً توان تبیین حدود ارزشمندی خواست اکثریت را ندارند.
The purpose of the present research is to study the integration legitimacy and worthiness in the theory of religious democracy and its consequences. In this regard, a descriptive-analytical method was used to present a vivid criterion to criticize the current theories and then introduce a justified viewpoint about the place of people in a religious system based on realism in the realm of values. The study also deals with characteristics of legitimacy, the value of democracy, and its requirements. The logical requirements of this theory are as follows: acceptance of critique and reformation of public will, fallibility, complementarity, constrainability, necessity to respect the limits of justice, preferability, structurability, necessity of situation research, and obligatory. Although doctrines such as divine and public legitimacy, democracy, or supporting role of people are acceptable views, they just describe people’s role and not mention the condition for substantiation of the government. Firstly, these perspectives cannot determine the value of democracy and secondly, they can not specify the worthiness of public will.
Machine summary:
همچنین ضمن بیان ویژگیهای مشروعیت، به نوع ارزش مردمسالاری و لوازم آن پرداخته شده است و لوازم منطقی این نظریه بدین شرح تشریح شدهاند: نقدپذیری و اصلاحپذیری خواست مردم، خطاپذیری، مکمّلپذیری، تقییدپذیری، لزوم رعایت محدوده عدالت، ترجیحپذیری، ساختارپذیری، لزوم موقعیتپژوهی، الزامپذیری.
اغلب عالمان شیعه مشروعیت حاکمان را نصب الهی میدانند، هرچند در دوران معاصر، دیدگاههای دیگری نسبت به حاکم غیر معصوم ارائه شده است (مصباح یزدی، 1391 الف: ص22)؛ از طرف دیگر، درباره جایگاه رأی و خواست مردم نیز بحثهایی طرح شده است.
واژه مردمسالاری نیز تقارب معنایی با این واژگان دارد و به سروری و آقایی و منشأ اثر بودن مردم در تصمیمات سیاسی اشاره دارد، که در ادبیات سیاسی اسلامی، نشو و نمو داشته است و باید به اقتضائات و بستر شکلگیری آن توجه کرد.
در نتیجه، خواست مردم و به تعبیری مردمسالاری ارزشمند است؛ زیرا هدف نهایی یعنی تکامل اختیاری وابسته به آن است و از طرفی، -مطابق تعریفی که بیان شد- ارزش مردمسالاری غیری خواهد بود؛ زیرا این قالب حکمرانی برای رسیدن به مصالح سیاسی و اجتماعی مناسب است.
بنابراین، در مواردی که خواست مردم با منافعشان در تضاد است باید با توجه به ویژگیهایی که برای ارزش غیری دانستن مردمسالاری مطرح شد عمل کرد.
Merriam Co. A Comparative Study of the Principles of Political Legitimacy and Characteristics of a Ruler from the perspective of Imāmiah, Ashāi’rah, and Mo’tazilah 1 Ali Karbalaei Pazuki1, Mehdi Ghanei Ardakan2, Abdollah Abd Al Muttalib3 1 Associate Professor, Allameh Tabatabai University, Tehran, Iran (Corresponding author).