Abstract:
امروزه کمتر کسی است که نداند، دموکراسی ابزاری سیاسی برای بایکوت سیاسی سایر
کشورهاست. به راستی ماهیت و تعریف واقعی دموکراسی چیست، ملاک دمکراتیک بودن کشورها
چیست؟ آیا حکومت دمکراتیک، حکومت کل مردم است یا حکومت بخشی از مردم؟ مدل های حکومت
دموکراتیک چندگونه است؟ به چه میزان در حکومت های دمکراتیک، انسان دارای قدر و
منزلت است؟ این ها و سؤالاتی از این دست، چیزی است که نویسنده در پی پاسخ به آن
برآمده است. در پایان نیز منزلت دموکراسی را از منظر اسلام مورد بررسی قرار داده و
بهترین جایگزین و مدل حکومتی را مردم سالاری دینی برای یک جامعه دینی پیشنهاد می
کند.
Machine summary:
( 6 ) ساموئل هانتینگتون در کتاب موج سوم دموکراسی، می گوید: ژوزف شامپیتر در سال 1942 مفهوم دموکراسی را به بهترین صورت بیان داشته و می نویسد: «روش دموکراتیک ترتیبات سازمان یافته ای است برای نیل به تصمیمات سیاسی که در آن افراد از طریق انتخابات رقابت آمیز و رأی مردم، به قدرت و مقام تصمیم گیری می رسند.
علاوه بر این، می توان گفت: اگر تنها به بزرگ سالان حق رأی بدهیم، چنان که در تعریف وی ذکر شده است، حقوق خردسالان یا سال خوردگان ناتوان را رعایت نکرده ایم; چون بی درنگ، با این سؤال مواجه می شویم که آیا در جوامع دموکراتیک، حاضران نسبت به غایبان، و بزرگ سالان نسبت به خردسالان و سال خوردگان ناتوان چه مزیتی دارند؟ آیا بر آن ها وکالت دارند یا ولایت یا هیچ کدام؟ جووانی سارتوری پاسخ می دهد که اگر به اصل لغت مراجعه کنیم، بهتر است متذکر شویم که این شکل از حکومت ـ به معنای دقیق کلمه ـ وجود ندارد.
( 1 ) بنابراین، در پاسخ به این سؤال آیا در نهایت، می توان تعریف مشخصی از «دموکراسی» بیان داشت یا نه، گفته می شود: حقیقت آن است که ارائه تعریف واحدی از «دموکراسی» آسان نیست، بلکه حتی به نظر عده ای، محال است، تا آنجا که می توان گفت: هرکس در این باره کتابی نوشته، تعریف ویژه ای ارائه کرده است; مثلا، اگر به تعریف مک فرسون اشاره کنیم، او دموکراسی را به عنوان یک نظام سیاسی، نظامی دانسته که به وسیله آن، قدرت دولت بر افراد و گروه های اجتماعی اعمال می شود.