Abstract:
حماسۀ ملّی ایران در برگیرندۀ باورها و سنّتهای دینی و اجتماعی روزگاران کهنتری است که بستر وقوعِ حوادثِ داستانیِ آن بوده و به طورِ استطرادی در ضمنِ بیانِ داستانها مطرح شده است. از جمله اعتقاد به تأثیرِ ستارگان و صور فلکی در ظهورِ رویدادها که به نوعی دنیای مادی را به عالم ماوراءالطبیعه پیوند میدهد. همچنین توسّل به نیروهای فراطبیعی نظیر سحر و جادو راهی بود تا آدمی به کمکِ آن بر عجز خویش در برابر مقدرّات فایق آید. برخی از شعایر و مناسک آیینی مزدیسنا در این اثر جلوهگر شده است که جزوی از فرهنگ و معتقداتِ عامه آن روزگار به شمار میآید. احکامِ کیفری و شیوههای رایج مجازاتها در آن دوران، مقوله دیگری است که به عنوان رفتاری اجتماعی با این اثر ادبی و حماسی پیوند خورده است. در این مقاله که به شیوه کتابخانهای فراهم آمده، موضوعات مطرح شده در حدّ امکان مورد بحث قرار گرفته است.
The national epic of Iran includes the religious and social beliefs and traditions of older times, which are the context of the occurrence of its narrative events and have been extensively presented while telling stories. Including the belief in the influence of stars and constellations on the emergence of events that somehow connect the material world to the supernatural world. Also, resorting to supernatural forces such as magic was a way for a person to overcome his helplessness against destinies. Some of Mazdayasna's rituals and rituals are reflected in this work, which is part of the popular culture and beliefs of that time. Criminal sentences and common methods of punishment at that time is another category that is linked to this literary and epic work as social behavior. In this article, which is provided in a library style, the issues raised are discussed as much as possible.
Machine summary:
از طرفی فرهنگ عامه به عنوان طرز تلقّی انسـانِ سّنتی از دنیای پیرامونِ خود، با اسطوره در پیوند است ؛ زیرا اسطوره ها حاوی مجموعـة قـوانین فکری و رفتاری بشر در فراسوی قرون و اعصارند و در واقع دانش بشر اوّلیه به شمار می روند و چه بسا باورهای اساطیری ، شکل دهنده آداب و رسوم و سّنت های فکری و دینی و مراسـم و اعمال و رفتارهای انسان اوّلیه گشته است «همه آیین ها، تقلیدی از یک اسطوره الهی هسـتند و بالفعل گشته دوباره آنهـا بـه صـورت مسـتدام ، در یـک لحظـه یگانـه بـی زمـان و اسـاطیری انجام می پذیرد» (الیاده ، ١٣٩٣: ٨٨).
مقاله حاضر در بردارنده بخشـی از فرهنگ عامه بر پایه متن شاهنامه است که مواردی را به صورتی موردی ، مبسوط و بـر اسـاس پیشینه هر کدام در مورد کیهان باوری با همه زمینه های کاربرد آن ، تأثیرات آیین مزدیسنا، مسایل مرتبط با جادو و انواع احکام کیفری ایران باستانِ مطرح شده در شـاهنامه مـورد بررسـی قـرار داده است .
ظاهرا زردشتیان برای جلوگیری از آلوده شدن آتش و خاک ، جسد را در دخمه در معـرض نور خورشید و ماه قرار می دادند و بعد از گذشت مدّتی با یک وسـیله بلنـد فلـزی و بـا آداب خاص خود از جمله خواندن باج سروش به داخل دخمه رفته و استخوان هـای سـفید شـده را درون چاه اصلی می ریختند (بویس ، ١٣٩٧: ٢٥٥) گیرشمن با اشاره به آیینهای مزدیسنا از قرار دادن اجساد بر بالای کوهها یا بر فراز برج هایی که مخصوصا به این منظور ساخته می شده است سـخن گفتـه اسـت (گیرشـمن ، ١٣٤٩: ١٨٠).