Abstract:
در این مقاله تربیت نظامیان در اندیشه افلاطون و امام خمینی8 با روش توصیفی-تحلیلی و مقایسهای بررسی شده است و هدف آن افزایش قدرت توصیف و تبیین نخبگان فکری - نظامی در موضوع جایگاه نظامیان در شکلگیری مدنیّت و تمدنسازی است. طی این مقاله گزارههای افلاطون و امام خمینی8 در ابعاد مختلفِ موضوعِ تربیت نظامیان از متون آنان استنتاج شده است و سپس مورد تحلیل قرار گرفته و در نهایت وجوه تشابه و تفاوت دیدگاههای دو متفکر در آن ابعاد تبیین شده است. نتیجة نهایی این مقایسه مبنی بر این است که نظام فلسفی افلاطون و برنامه تربیتی او در آرمانشهر که با هدف تبیین عدالت و چگونگی استقرار آن صورتبندی میشود، اهمیّت اقشار نظامی را در زمینه شکلگیری مدنیّت و حرکت بهسوی تمدنسازی نشان میدهد و در ردّ دیدگاههایی که اهمیتدادن به نظامیان را مقدمه فروپاشی مدنیّت میدانند، پشتوانه استدلالی ارزشمندی ایجاد میکند. در مقابل دیدگاه امام خمینی8 بیانگر این است که تفکر اسلامی قوّه و قوای نظامی را در چارچوب تربیتی شریعت، اخلاق و عقلانیّت تعریف کرده و این چارچوب اجازه نمیدهد که حقوق و حوزه فردی و خصوصی نظامیان مورد تعدّی قرار گیرد؛ آنان را نیز از تعدّی به حقوق و حوزه خصوصی دیگران باز میدارد و قوه و قوای نظامی را در خدمت حفظ نظام سیاسی، مدنیّت و تمدنسازی تعریف میکند.
Machine summary:
نتيجۀ نهايي اين مقايسه مبني بر اين است که نظام فلسفي افلاطون و برنامه تربيتي او در آرمان شهر که با هدف تبيين عدالت و چگونگي استقرار آن صورت بندي مي شود، اهميت اقشار نظامي را در زمينه شکل گيري مدنيت و حرکت به سوي تمدن سازي نشان مي دهد و در رد ديدگاه هايي که اهميت دادن به نظاميان را مقدمه فروپاشي مدنيت مي دانند، پشتوانه استدلالي ارزشمندي ايجاد مي کند.
در اين پژوهش کتاب هايي همچون : قواي مسلح در انديشه امام خميني (١٣٨٣)، سپاه پاسداران در انديشه امام خمينير (١٣٧٩)، مجموعه مقالات کنگره بررسي انديشه و آثار تربيتي امام خمينير (١٣٧٤)، بسيج در انديشه امام خميني (١٣٨٢)، استراتژي دفاعي در انديشه امام خميني (سهرابي، ١٣٨٤) و مقالاتي مانند: «بررسي تطبيقي مفهوم آرمان شهر در انديشه سياسي اسلام ، ايران و غرب » (مطلبي و نادري، ١٣٨٨) و «نقش حکومت در تربيت ؛ مقايسه ديدگاه افلاطون و امام خمينير» (فوزي بيرانوند، ١٣٩٠) مورد بررسي قرار گرفت و براين اساس ميتوان نتيجه گرفت که مقالۀ پيش رو که تربيت نظاميان در انديشه افلاطون و امام خمينير را بررسي و تحليل ميکند و سپس به مقايسه آن ها ميپردازد، موضوعي بديع و غيرتکراري را موردتوجه قرار داده است .
٥. جامعه مطلوب و تربيت نظاميان چنان که گفته شد افلاطون و امام خمينير به عنوان متفکريني غايت انديش که هدف نهايي و مشخصي را براي هستي و انسان قائل اند، خواهان فرا رفتن از جامعۀ زمان خود و نظام سازي و جامعه پردازي مطلوب هستند و در اين مسير، تربيت نظاميان - که در نوع نگاه کلي متفکر به موضوع تربيت ريشه دارد - از اهميت زيادي برخوردار است .