Abstract:
مقالۀ حاضر تلاشی است در جهت تحلیل فلسفی و نقادی «روانشناسی اسلامی». دعوی مقاله آن است که آنچه امروزه در ایران روانشناسی اسلامی خوانده میشود مفهومی بیش از حد فراگیر، مبهم، و درهمآمیخته است. هدف آن است که ذیل آن حیطههای نسبتاً مجزایی را تشخیص دهیم. عدهای از این عنوان، نوعی علم دینی را استنباط میکنند و به معنایی مشابه »اقتصاد اسلامی» آن را «روانشناسی اسلامی» میخوانند. در مقاله، از منظری فلسفۀ علمی، این برداشت از روانشناسی اسلامی نقد میشود. برخی دیگر مطالعهی روانشناسانهی اسلام را در نظر دارند که با این برداشت میتوان آن را ذیل «روانشناسی دین» گنجاند و آن را «روانشناسی اسلام» خواند. در مقاله برخی پبشنهادها برای کار در این حوزه عرضه میشود. دستهای نیز به وجه تکنولوژیک روانشناسی اسلامی اشاره، و آن را به عنوان نوعی روانشناسی مذهبی درنظر دارند. در این مقاله پنج معنای متفاوت از «روانشناسی اسلامی» معرفی میشود. دعوی مقاله آن است که عدم توجه به این تفکیکها از علل اصلی ابهامهای فراوانِ موجود در «روانشناسی اسلامی» است و توجه به آنها میتواند به پژوهشگران علاقمند به این حوزه کمک کند تا جایگاه پژوهش خود را در گسترهی روابط متنوعی که میان روانشناسی و دین وجود دارد شناسایی کنند.
This paper attempts a philosophical and critical appraisal of "Islamic Psychology". The claim of the article is that the so-called Islamic psychology in Iran is too comprehensive, ambiguous, and blended. The paper aims to distinguish relatively separate areas under it. Some people infer a kind of religious science from this title and call it "Islamic psychology" in the same sense as "Islamic economics". In the article, this perception of Islamic psychology is criticized. Others have a different understanding of this concept and consider the psychological study of Islam, which can be better included under the "psychology of religion" and called the "psychology of Islam". In the article, some suggestions for work in this field are presented. Another group also refers to the technological aspect of Islamic psychology, and considers it as a kind of religious psychology. This article introduces five different meanings of "Islamic psychology". Failure to pay attention to these distinctions is among the main causes of ambiguities in Islamic psychology.
Machine summary:
دعوی مقاله آن است که بی توجهی بـه ایـن تمایزهـا ابهامـات زیـادی در حـوزة پـژوهش «روان شناسی و دین » ایجاد کرده است ؛ از جمله به این دلیل که وقتـی سـخن از «روان شناسـی اسلامی » در میان است دقیقا مشخص نیست کدامیک از مواردِ زیر مد نظر گوینده است : برقراری چشم اندازی نو در روان شناسی از منظر اسلام ؟ جمع آوری و دسته بندی موضـوعی آیات و روایاتی که به موضوع های روان شناسـی مـی پردازنـد؟ بررسـی علـم الـنفس فیلسـوفان اسلامی ؟ بررسی نقش دین داری در روان و رفتار مسلمانان ؟ به کارگیری آموزه های روان شناسی در جهت افزایش دینداری مؤمنان و سوق دادن عموم مردم به اسلام ؟ یا مواردی دیگـر کـه در مقاله به آنها اشاره خواهد شد؟ در واقع در تمامی این موارد مقالاتی با نامِ واحدِ «روان شناسی اسلامی » منتشر شـده اسـت .
نوشتة حاضر تحلیلی از منظر فلسفة علم است تا بـا معرفـی تمایزهـای مفهـومی یـاد شـده در روان شناسی (تمایزهای الف )، به روان شناسـان مشـغول بـه فعالیـت در ایـن حیطـه در جهـت ابهام زدایی از مفهوم «روان شناسی اسلامی » کمک کند تا شاید بتوانند پژوهش هـای مـورد نظـر خود با این عنوان را در چهارچوب مفهومی دقیق تری قرار دهند.
با توجه به نقش اساسی استعاره ها در علم ، برنداشتن این گام میانجی است که باعث شـده اسـت آنچـه در ایـن سـال هـا بـه نـام «روان شناسی اسلامی » معرفی شده از روح حاکم بر یک روان شناسی چشم اندازی تهـی باشـد.