Abstract:
انقلاب اسلامی 1357ه. ش، زمینه ی بروز و ظهور انواع اندیشهها و آرمانهای سیاسی و اجتماعی درقالب "متن" بود به گونهای که امروزه محققین انقلاب اسلامی با انبوههای از متون در قالب بیانیه، سخنرانی، اعلامیه، گزارش، مصاحبه و... مواجهاند که نیاز به دسته بندی و تحلیل محتوا دارند. یکی از مهمترین چالشهای رژیم پهلوی، بحران مشروعیت بود که از زمان تاسیس تا سقوط، همزاد آن بود. دستهای از متون دوره انقلاب به طور مشخص با هدف بازنمایی، برجسته سازی و تاکید بر این نامشروع بودن تولید شدند که در این مقاله "گونه ی گفتاری پدیدارساز" نامیده خواهند شد. هدف این مقاله تببین مختصات نظری و مفهومی این گونه ی گفتاریسیت. از رهگذر این تبیین، معین میگردد انقلابیون چگونه از طریق کاربست زبان و انواع مکانیسمهای گفتاری، نامشروع بودن حاکمیت رژیم پهلوی را به نمایش گذاردند و موضع خود را در مبارزه علیه شاه تقویت نمودند. حسب موضوع تحقیق، از روش/نظریه تاریخی-گفتمانی استفاده شده و متون بسیاری مورد تحلیل واقع شدهاند که در اینجا یک نمونه موردی برای تشریح مختصات کلام پدیدارساز آورده خواهد شد. نتیجه آنکه گونه ی گفتاری "پدیدارساز" شکلی از گفتارسیاسی مشروعیت زدایانه از حکومت جور است که کارکرد آن شکل دهی به یک هویت سیاسی مبتنی بر سنت اسلامیست که با دنیای نوسازگار است و تولیدکنندگان این گونه گفتاری صاحب سرمایه عظیم دینی، سیاسی و اجتماعی اند.
The Iranian Islamic revolution in 1979 provided an impetus for the emergence of various political and social ideas and ideals in the form of texts so that today, researchers studying Islamic revolution are facing a welter of texts in the form of manifestos, speeches, reports, interviews, etc., that need to be categorized and analyzed in terms of content. One of the main challenges facing the Pahlavi regime was the legitimacy crisis following the regime from the date it was established to the date it collapsed. A group of political texts was created for representing and emphasizing such a legitimacy crisis, called the "emergent discourse genre" in this paper. This paper aims at explaining the theoretical and conceptual characteristics of this genre. By so doing, it becomes clear how revolutionists used language and different discourse mechanisms to cast light on the illegitimacy of the Pahlavi regime to fortify their position against Shah. In line with the purpose of the study, the discourse-historical approach was adopted and various texts were analyzed. One text is presented here as an example to explain the characteristics of the emergent discourse. The results of the analysis reveal that the emergent discourse genre is a type of political discourse that is capable of depriving oppressive tyrannies of legitimacy. This genre can forge a political identity based on the Islamic tradition that is compatible with the modern world; the producers of such a discourse genre have enormous religious, political, and social potentials.
Machine summary:
این اصطلاح که در پـژوهش هـای پیشـین نیـز مـورد اسـتفاده واقـع شده است ٢ ،درشرایط بحران سیاسی و اجتماعی بـروز مـی یابـد ، شـرایطی کـه مخالفت ها با هیات حاکمه رو بـه گسـترش اسـت و امکـان سـرکوب و کنتـرل مخالفان وجود ندارد و آن ها از زبان و گفتار برای بیـان نارسـایی هـای موجـود استفاده می کننـد و قـدرت مسـتقر را بـه مبـارزه مـی طلبند.
(کریمی والا ،١٣٨٧: ٦٣ ) ـ گونه یا ژانر(Genre): هنگامی که سخن ، سبک ویژه ای به خود بگیرد ، به گونه ای که بتوان ویژگی هـا یـی را بـرای آن برشـمرد و بـا تحـولات اجتمـاعی خـود نیـز پیوند بیابد و در طول تاریخ پایدار بماند و یا دربرهه های خاص تاریخی تکرار شود، می توان صحبت از وجـود یـک ژانرگفتـاری بـه میـان آورد( ٢٠٠٥:١٤٧, Wodak ) تعریف روش شناختی از ژانر بیشتر بر مبنای نگاه باختین ، نظریه پرداز ادبی روس ، شکل گرفته است که به ژانر به عنـوان "گونـه هـای نسـبتا پایـدار" از سـخن هـای تعاملی می نگرد.
بـه نظـر مـی رسـد ایـن مسـأله ، نشان دهنده قدرت کلامی خالق متن است و دانش زمینه ای گوینده بـه کمـک وی آمـده تـا بتواند با تکیه بر منابع متفاوت ، مولد یک کلام با ساخت قدرتمند شود ؛فقه و اصول ، فلسفه و منطق ، ادبیات و عرفان ، مجموعه ی دانش هایی هستند کـه خـالق مـتن از آن برخـوردار شده اسـت .