Abstract:
یکی از جدیدترین رویکردهای نظری در حوزه توسعه، نظریه نظم اجتماعی داگلاس نورث میباشد. هدف این مقاله کالبدشکافی نظریه توسعه از دیدگاه نورث است. براساس الگوی نظری نورث، جوامع جهان سوم جهت دستیابی به توسعه باید به «نظم دسترسی باز» روی آورند. علاوه بر آن، نهادها و دولت کارا، نحوه توریع رانت و مهار خشونت تعیین کننده توسعه است. رویکرد مطالعه حاضر این است که هسته قدرت نقش محوری در توسعه دارد. در این مدل نظری، برای رسیدن به توسعه نه الگوبرداری از دیگران، بلکه توجه به درون مورد تاکید قرار گرفته و ائتلافها و رانت مولد و سازمانگرایی مورد تاکید میباشد. هدف دیگر این پژوهش، درس آموزی از نظریه «نظم اجتماعی نورث» جهت توسعه یافتگی کشور ایران مد نظر میباشد. اهمیت این کار، استفاده از یک نظریه آزمایش شده برای مطالعه توسعه در ایران و یافتن راهکارهای کارآمد جهت برون رفت از چالشهای متعدد ناکارآمدی سیستم میباشد. نظریه نظم اجتماعی، نظریهای موفق در دستیابی به توسعه برای برخی کشورهای شرق آسیا به شمار میرود. یافتهها و نتایج حاصل از بکارگیری روش توصیفی- تحلیلی و بکارگیری منابع کتابخانهای در این پژوهش حاکی از آن است که 1) داشتن الگوی بومی، 2) وجود جامعه دمکراتیک و سیستم باز، 3) دوری گزینی از شخصی گرایی، 4) وجود ائتلاف و همدلی، 5) وجود مناسبات رانتی از نوع رانت مولد، 6) توجه به تاریخ و فرهنگ، 7) حاکمیت قانون و تقویت حقوق مالکیت کارا و 8) تقویت و بهبود کارکرد نهاد دولت درسهای مهم در دستیابی به توسعه ایران میباشد.
Douglas North's theory of social order is one of the newest theoretical approaches in the field of development. The purpose of this paper is to dissect development theory from North's point of view. Accordingly, third world societies must turn to "open access order" to achieve development. In addition, efficient institutions and governments, the way rents are rented and the containment of violence determines development. The approach of the present study is that the core of power plays a central role in development. In this model, to achieve development, not to model others, but to pay attention to the inside is emphasized and coalitions and productive rents and organizationism are emphasized. The aim of this study was to learn from the theory of North for development of Iran and finding efficient solutions to get out of the various challenges of system inefficiency. Social order theory was a successful theory in achieving development for some East Asian countries. The results of using descriptive-analytical method and the use of library resources in this study indicated that 1) having a native model, 2) the existence of democratic society and open system, 3) avoidance of personalism, 4) The existence of coalition and empathy, 5) the existence of rent relations of the type of productive rent, 6) attention to history and culture, 7) the rule of law and the strengthening of efficient property rights, and 8) strengthening and improving the functioning of the institution of the course government are important issues in achieving Iran's development.
Machine summary:
يافته ها و نتايج حاصل از بکارگيري روش توصيفي - تحليلي در اين پژوهش حاکي از آن است که ١) داشتن الگوي بومي ؛ ٢) وجود جامعه دمکراتيک و سيستم باز؛ ٣) دوري گزيني از شخصي گرايي؛ ٤) وجود ائتلاف و همدلي ؛ ٥) وجود مناسبات رانتي از نوع رانت مولد؛ ٦)توجه به تاريخ و فرهنگ ؛ ٧)حاکميت قانون و تقويت حقوق مالکيت کار و ٨)تقويت و بهبود کارکرد نهاد دولت درس هاي مهم در دستيابي به توسعه ايران مي باشد.
اشتري مهرجردي و سرخه دهي (١٣٩٩) در بررسي تطبيقـي توسـعه کشـورهاي شـرق آسـيا بـا استفاده از نظريه توازن دوگانه نورث به اين نتايج رسيدند که همه ايـن کشـورها (ژاپـن ، کـره جنـوبي ، چين و مالزي ) بجاي راهبرد هاي دموکراسي ، دسترسي بـاز سياسـي و بـازار آزاد بـه شـيوه غربـي ، در ابتداي فرايند توسعه دسترسي هاي محدود سياسـي و حکومـت هـاي اقتـدارگرا و راه حـل بـومي را تجربه کرده اند.
رويکرد نهادگرايي نوين به عنوان رويکرد جديد توسعه قبل از معرفي رويکرد نهادگرايي نوين اشاره به اين نکته مهم است که در دوران معاصر، معمـايي که نظريه هاي اقتصادي در مورد آن به مناظره برخاسته اند دو ديدگاه اصلي وجود داشـته اسـت : يـک ديدگاه حداقل گرايي که نئوکلاسيک ها طرفدار آن هستند و ديگـري ديـدگاه دولـت توسـعه گـرا مـي باشد که در چارچوب رهيافت اقتصاد سياسي مورد بررسـي قـرار مـي گيـرد.