Abstract:
امروزه در بازارهای رقابتی، برند دیگر تنها یک ابزار کارآمد در دست مدیران نیست. برند یک الزام استراتژیک است که سازمانها را در جهت خلق ارزش بیشتر برای مشتریان و خودشان کمک می کند .بنابراین ساخت یک برند قدرتمند در بازار، هدف بسیاری ازجوامع و سازمانهاست،که قدرت سیاسی در جامعه ، حاشیه سود بیشتر، ارتباطات قویتر با حلقه های قبلی و بعدی زنجیره تامین و بسیاری مزایای دیگر را برای سازمان و جامعه به ارمغان می آورد. این برند ها هستند که قبل از سازمان، محصولات و خدمات آن و کارکنان و مدیران آن با مصرف کنندگان در تعامل و ارتباطند. با توجه به شکاف قابل توجه صنعت برندینگ کشور در این پژوهش، برای دست یابی به مدل برندسازی از روش کمی تحلیل عاملی استفاده شده است، که مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات در این روش، پرسشنامه در حیطه موضوع موردنظر است نمونه گیری مورد استفاده در این مقاله، نمونه گیری تصادفی بوده است پس از توزیع پرسشنامه و جمع آوری اطلاعات، اطلاعات به دست آمده در بخش های مختلف، تجزیه و تحلیل شده و پس از انجام تحلیل و بررسی هریک از فرضیه ها به تفکیک با توجه به روابط مطلوب، نامطلوب و بی تفاوتی در رابطه برند – مصرف کننده، به ارائه پیشنهادات و نتیجه گیری پرداخته می شود. این پژوهش در صدد است تا از طریق بررسی و شناسایی ابعاد و متغیرهای اثر گذار بر روابط برند مصرف کننده و با تمرکز بر شاخصه های بومی، به ارائه مدلی جهت برندسازیِ موفق محصولات و خدمات ایرانی بپردازد.
In competitive markets today, the brand is no longer just an effective tool in the hands of managers. Brand is a strategic requirement that helps organizations to create more value for customers and themselves. Therefore, building a strong brand in the market is the goal of many communities and organizations, where political power in society, higher profit margins, stronger connections with circles The previous and next supply chain and many other benefits for the organization and society. These are the brands that interact and communicate with consumers before the organization, its products and services, and its employees and managers. Due to the significant gap in the country's branding industry in this study, to achieve the branding model, the quantitative method of factor analysis has been used, which is the main basis for collecting information in this method, a questionnaire in the subject area. The article was random sampling. After distributing the questionnaire and collecting information, the information obtained in different sections was analyzed and after analyzing and examining each of the hypotheses separately according to the favorable, unfavorable and Indifference in the brand-consumer relationship, suggestions and conclusions are presented. This study intends to provide a model for successful branding of Iranian products and services by examining and identifying the dimensions and variables affecting consumer brand relationships and focusing on local characteristics.
Machine summary:
بررسي روابط مطلوب ، نامطلوب و بي تفاوتي در رابطه برند- مصرف کننده در جامعه ايران و ارائه مدل بومي عمومي برندسازي در حمايت از توليدات داخلي به عنوان مولفه قدرتمند جامعه شناسي سياسي 1 سهراب احمدوند 2 تاريخ دريافت :١٤٠٠/٢/١٤ کريم حمدي 3 تاريخ پذيرش :٢٠ /١٤٠٠/٤ محمدعلي عبدالوند 4 محسن خون سياوش چکيده : امروزه در بازارهاي رقابتي، برند ديگر تنها يک ابزار کارآمد در دسـت مديران نيسـت .
پس از توزيع پرسـشـنامه و جمع آوري اطلاعات ، اطلاعات به دسـت آمده در بخش هاي مختلف ، تجزيه و تحليل شـده و پس از انجام تحليل و بررسـي هريک از فرضـيه ها به تفکيک با توجه به روابط مطلوب ، نامطلوب و بي تفاوتي در رابطه برند – مصـرف کننده ، به ارائه پيشـنهادات و نتيجه گيري پرداخته مي شـود.
اين پژوهش در صـدد اسـت تا از طريق بررسـي و شـناسـايي ابعاد و متغيرهاي اثر گذار بر روابط برند مصـرف کننده و با تمرکز بر شـاخصـه هاي بومي، به ارائه مدلي جهت برندسـازيِ موفق محصـولات و خدمات ايراني به عنوان مولفه قدرتمند جامعه شناسي سياسي بپردازد.
در چنين موقعيتي، سـوزان فورنيه ٥(١٩٩٨)، ضـمن تأکيد بر ضـرورت اتخاذ رويکردي پويا به موضـوع وفاداري به برند و با تکيه بر ادبيات وفاداري به برند، رضـايت از برند، معناي برند مفهوم رابطه مصـرف کننده - برند٦ را مطرح کرد (زاير و نير٧ ، ٢٠١١ ) از آن زمان تا کنون تلاش هاي گسـترده اي براي درک بيشـتر اين مفهوم صـورت گرفته و به تعميق و بسـط آن اقدام شـده اسـت .