Abstract:
درجهان معاصرعلی رغم توسعه مبانی حقوق بشری وتلاش نهادها وسازمان های بین المللی مبنی برمصونیت اشخاص ازرفتار های غیر اخلاقی وغیر انسانی در فراینددستگیری وبازداشت شاهدنقض حقوق انسانی یعنی اعمال شکنجه توسط ماموران دولتی هستیم که کرامت وشان دستگیرشدگان وبازداشت شدگان رامورد تعرض قرار داده است.دوسوال اساسی مطرح است یک:آیافرایندعلمی کشف جرم ورسیدگی بالحاظ نمودن سایرجوانب مانندصلاحیت ماموران بازجو واستفاده از تجهیزات مناسب روزمی تواند درحذف یاکاهش شکنجه موثر باشد؟دو:آیاسیاست جنایی درحوزه تقنینی واجرای متناسب بااسنادبین المللی درحذف یاکاهش این پدیده مجرمانه موثراست؟روش تحقیق براساس مطالعه اسنادداخلی وبین المللی و تاثیردادن تجربیات حاصل ازخدمت دردستگاه انتظامی انجام شده است.به طورکلی توفیق درزمینه اتخاذسیاست جنایی پیشگیری ومقابله باجرم شکنجه رامی توان مستلزم اهتمام به چهار مولفه ی اصلی دانست 1-فرایند علمی کشف جرم 2-صلاحیت ماموران بازجو 3-تاسیس نهادهای نظارت وسلامت قضایی 4- رفع ابهام ونواقص قوانین داخلی وهمسویی با قوانین واسناد بین المللی سپس تغییردرساختار پلیس ودستگاه قضایی وتغییر نگرش مقنن نسبت به پدیده جرم شکنجه می تواندموجب حذف یاکاهش جرم شکنجه درفرایندتحقیق و رسیدگی گردد.
In the contemporary world, despite the development of human rights principles and the efforts of international institutions and organizations to protect individuals from immoral and inhumane behavior in the process of arrest and detention, we are witnessing human rights violations, ie torture by government officials who are arrested with dignity and dignity. There are two basic questions. One: Can the scientific process of crime detection and investigation, taking into account other aspects such as the competence of interrogators and the use of appropriate day-to-day equipment, be effective in eliminating or reducing torture? Two: Is it? Adoption of criminal policy in the field of legislation and implementation in accordance with international documents is effective in eliminating or reducing this criminal phenomenon? The research method is based on the study of domestic and international documents and the impact of service experiences in law enforcement. In general Success in adopting a criminal policy of preventing and combating crime Torture can be considered as having four main components.1- Scientific process of crime detection2-Competence of interrogators3-Establishment of judicial oversight and health institution4-Eliminating ambiguities and shortcomings in domestic law and aligning with international law and documents, then changing the structure of the police and the judiciary and changing the legislator's attitude towards the phenomenon of the crime of torture can eliminate or reduce the crime of torture in the investigation process
Machine summary:
سياسـت جنـايي دولـت در بخـش تقنينـي فقـط بـه آثارشکنجه پرداخته است ودراين حوزه تقنيني هم شاهد نبود تعريف ازموضـوع ،عدم يکنـواختي حتـي قوانين ازجنبه شمول مصاديق و مواردديگري هستيم علي الـرغم ممنوعيـت مطلـق شـکنجه ،با اخـتلاط بحث تعزير١ و شکنجه اين اصل ازجهت پذيرش مطلق دچارمسامحه گرديده است وهمين عامل باعث عدم تصويب لوايحه مربوط به ممنوعيت مطلق شکنجه وعدم الحاق دولـت ايـران بـه کنوانسـيون بـين المللي منع شکنجه ورفتارهاي خشن گرديده است بنابراين سياست جنايي مقابله و پيشگيري ازشکنجه حالت دوگانگي داشته است که اين حالت نمي تواند درعرصه داخلي و درهماهنـگ باسياسـتهاي بـين المللي ازکارآمدي موثر درمقابله باشکنجه برخوردار باشد(نگارنده ) مي توان چنين استنباط نمود که نظر به جايگاه وارزش انسان درکره خاکي که بعنوان اشرف مخلوقـات شـناخته شـده اسـت وقـرآن کـريم منزلت وجايگاه خاصي براي او قايل شده است وازطرفي اجتماع فقها براحتـرام بـه حـريم انسـان هـاو اجتناب ازهرگونه تعرض وتجاوزبه حقوق آنان وهرنوع آزارواذيت مـي باشـدلذااين ممنوعيـت مطلـق هيچگونه توجيهي چه شرعي وچه قانوني را نمي پذيردزيرا که رسـالت ديـن اسـلام برتوسـعه مکـارم اخلاقي وحفظ جايگاه ومنزلت انساني است خداوندبنا به جايگاه ارزشمندي که براي انسان قائـل شـده است ارتکاب هرگونه آزار واذيت نسبت به انسان را نهي نموده است حتـي اگرشـخص دسـتگير شـده ازدشمنان ومتجاوزين باشدو روايات موجودازپيامبر (ص ) وائمه اطهار نيز حکايت ازنهـي ازايـن عمـل دارندولي دربرخي از موارد بعضي ازفقها قايل به جواز شکنجه هستنددرواقع نظرآنان درمقابـل حرمـت است که شکنجه رانهي نمـوده اسـت بعضـي باتوجيـه دفـع افسـد خطرشـديدمتوجه جامعـه ويااينکـه درمواقعي که دلايل اثبات جرم براي مجازات افرادشروروبدکار که جرمشان قابل اثبات نيست قايـل بـه شکنجه مي شوند.