Abstract:
مقدمه: بررسی و ارزیابی ابعاد رضایتمندی سکونتی سرپرستان خانوار در مقیاس سکونتگاههای غیررسمی و همچنین با تاکید بر زنان سرپرست خانوار بسیار حائز اهمیت است. چرا که زنان سرپرست خانوار در سکونتگاههای غیررسمی به عنوان اقشار آسیبپذیر اجتماع شهری محسوب میشوند که اغلب از حداقل خدمات شهروندی محروم هستند. هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی میزان رضایتمندی زنان سرپرست خانوار از محیط مسکونی خود در سکونتگاههای غیررسمی محلة اسلامآباد زنجان است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. دادههای پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانهای و بررسی میدانی گردآوری شده و حجم نمونه هم براساس فرمول کوکران معادل 380 نفر برآورد شده است. شاخصهای تعیین شده در این پژوهش به ترتیب شاخص «کالبدی» با 8 گویه، شاخص «اقتصادی» با 8 گویه، شاخص «بهداشتی» با 4 گویه، شاخص «اجتماعی» با 8 گویه و شاخص «رفاهی» با 4 گویه هستند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش پرسشنامه و آزمونهای تی تک نمونهای، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون تعقیبی شفه، فریدمن و کروسکال والیس استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محلة اسلام آباد واقع در محدودة شهرداری منطقة یک شهر زنجان است. یافتهها و بحث: نتایج تحلیل دادهها و پرسشنامهها حاکی از آن است که از نظر زنان سرپرست خانوار در محلة اسلامآباد زنجان در میان مولفههای مورد مطالعه، مولفة «اجتماعی» با میانگین 43/3 بیشترین اهمیت را دارد. همچنین به ترتیب مولفههای «کالبدی» با میانگین 17/3، «بهداشتی» با میانگین 98/2، «رفاهی» با میانگین 88/2 و در نهایت «اقتصادی» با میانگین 54/2 در رتبههای دوم تا پنجم قرار گرفتهاند. رتبهبندی مذکور بیانگر آن است که میزان اهمیت مولفههای رضایتمندی سکونتی از نظر زنان سرپرست خانوار در محلة اسلامآباد زنجان یکسان نیست. یافتههای دیگر پژوهش نشان میدهد بین رضایتمندی سکونتی زنان سرپرست خانوار در محلة هدف با تحصیلات آنان تفاوت معناداری وجود دارد و افراد با تحصیلات عالی دانشگاهی در مقایسه با افراد با تحصیلات کمتر رضایتمندی بیشتری نسبت به مولفههای رضایتمندی سکونتی دارند. نتیجه گیری: به طور کلی رضایتمندی زنان سرپرست خانوار از محیط مسکونی خود با میانگین عددی 13/2 پایینتر از حد متوسط میباشد.
It is very important to study and evaluate the dimensions of residential satisfaction of heads of households on the scale of informal settlements and also with an emphasis on women heads of households. The main purpose of this descriptive-analytical study is to assess the level of satisfaction of women heads of households with their residential environment in informal settlements of Islamabad Zanjan. To analyze the data, a one-sample questionnaire and one-way t-test, one-way analysis of variance, Scheffe post hoc test, Friedman and Kruskal-Wallis tests were used. Research data were collected using library studies and field research and the sample size was estimated to be 380 based on Cochran's formula. The indicators determined in this research are the "physical" index, "economic" index, "health" index, "social" index, and "welfare" index, respectively. The results of data analysis and questionnaires indicate that for women heads of households in the Islamabad neighborhood of Zanjan, among the studied components, the "social" component is the most important. Also, the components of "physical", "health", "welfare", and finally "economic" are ranked second to fifth. The ranking indicates that the importance of the components of residential satisfaction is not the same for women heads of households in the Islamabad neighborhood of Zanjan. Other research findings show that people with higher university education have more satisfaction with the components of residential satisfaction than people with less education. In general, the satisfaction of female-headed households with their residential environment is lower than the average with a mean number of 2.13.