Abstract:
یکی از واژگان پربسامد قرآنی واژۀ «زوج» است. اهمیت این واژه از دو جنبه درخور توجه است؛ یکی به سبب حضورش در بیشتر شاخههای زبانهای آفروآسیایی و هند و اروپایی که نشان از وسعت مناطق استفادهشدۀ آن را دارد. دوم بهواسطۀ کاربرد آن در متون مقدس ادیان ابراهیمی، با وسعت حوزۀ معناییاش است. پژوهش حاضر با روش معناشناسی تاریخی و زبانشناسی تاریخی - تطبیقی برای دستیابی به سیر تطور ساختاری - معنایی این واژه، در زبانهای مذکور با استفاده از منابع کتابخانهای انجام شده است. برای توضیح بیشتر مباحث زبانی، مصادیق و شواهد عهد عتیق عبری، یونانی و عهد جدید یونانی و سریانی (پشتیا) و قرآن ارائه شدهاند. نتایج نشان میدهند واژه، به احتمال زیاد از زبان یونانی وارد زبان سامی شده و از شمالیترین منطقۀ سامینشین تا شمال آفریقا گسترش یافته است. معنای اصلی آن «وصلکردن» است که قرابت تنگاتنگی با یوغ و گاو دارد که در متون دینی یهودیان و عیسویان متبلور شده است. با گذشت زمان معانی ثانوی مرتبط با اصل معنای اولی شکل میگیرد؛ به طوری که معنای اتصال و پیوستن به زوجیت زن و مرد و جنس مونث عدول میکند. در ادوار بعدی معنای همسر و زن محوریت مییابد. در آخرین ایستگاه زبانهای سامی، یعنی عربی، این واژه، توسعۀ معنایی داشته است که قرآن با استخدام آن، یکی از نابترین مباحث خلقت، یعنی جریان قانون زوجیت در بین تمامی موجودات را ارائه داد که تا قبل از نزول قرآن، بشر نسبت به آن جاهل بود.
One of the most frequent words in the Qur'an is the word "zoj" meaning
couple. The importance of this word is represented in two ways; One is due
to its presence in most branches of Afro-Asian and Indo-European
languages, which shows its application in large areas. The second is due to
its use in the sacred texts of the Abrahamic religions, with its breadth of the
semantic domain. The present study has been done with the method of
comparative historical linguistics to achieve the structural-semantic
evolution of this word in the mentioned languages using library resources.
For further explanation of linguistic issues, examples and evidence of the
Old Testament written in Hebrew and Greek and the New Testament written
in Greek and Syriac (Peshitta) and the Qur'an are presented. The results
show that the word probably came from Greek into Semitic, and has spread
from the northernmost Semitic region to North Africa. Its main meaning is
"connection", which is closely related to the yoke and the cow, which is
crystallized in the religious texts of Jews and Christians. Over time,
secondary meanings related to the principle of the first meaning are formed;
so that the meaning of connection and joining change to the marriage of a
man and a woman and the female sex. In later periods, the meaning of wife
becomes central. In the last station of the Semitic languages, namely Arabic,
the word has a semantic development. By employing it, the Qur'an
presented one of the purest issues of creation, namely the law of "couple"
among all beings to which man was ignorant before the revelation of the
Qur'an.
Machine summary:
این واژه در بیشتر موارد (تقریباً 67 مورد) به معنای زن و مرد بهعنوان همسر یا قرین مذکر و مؤنث در انسان، حیوانات و گیاهان آمده و در سایر موارد (14 مورد) برای بیان قرین و همنشین یا صنف و نوع به کار رفته است.
با ریشهشناسی و معناشناسی تاریخی - تطبیقی این ماده دریافته میشود با معانی تقریباً مشابهی در زبانهای عبری، آرامی، سریانی و حبشیِ همخانواده عربی و اصل سامی و نیز در یونانی و ارمنیِ اصل هند و اروپایی نیز به کار رفته است؛ امری که نشاندهندۀ آن است که این واژه، قدمتی به اندازۀ قدمت تورات و در زبانهای مذکور کاربردهای یکسان و گاهی متفاوت داشته است که دلالت بر وامواژگی آن در ساختار و معنا دارد.
در این مقاله، با استفاده از معناشناسی تاریخی واژگان که مطالعۀ تحول معنایی یک واژه در گذر زمان است (صفوی، 1387، ص195) و نیز با استفاده از ریشهشناسی، ساخت و معنای واژه «زوج» در زبانهای سامی و هند و اروپایی بررسی شده است.
حرف ה (h) در بیشتر اسمهای عبری بهصورت الف تلفظ میشود؛ بنابراین، دو واژۀ שְׁנַיִם (shenahim) و «اثْنَيْن» در قرآن و عهدین معادل هم بوده و در موضوع کشتی نوح به یک معنا به کار رفتهاند؛ اما اینکه چرا در داستان حضرت نوح(ع) در قرآن زوجین با اثنین آمده است، ولی در عهد عتیق اینگونه نیست، احتمالاً این ماده (زوج) در آن عصر در زبان عبری وجود نداشته است.
مؤید دیگر اینکه در این زبان واژۀ «አነሰ» (anas) به معنای زن، همسر و جنس مؤنث است (dillmann, pp.