Abstract:
عرفان یکی از راههای «معرفت الهی» است که از رهگذر سلوک و ریاضت معقول و مشروع به دست میآید و بر منبع دل و تهذیب و طهارت درون تکیه دارد. عرفان،
شناخت خدا و اسما و صفات الهی است و دارای دو بخش «عرفان علمی»، که به تعبیر و تفسیر از «هستی» و جلوات الهی میپردازد، و «عرفان عملی» که مراحل و مقامات
سلوکی را در دستیابی به مقام ولایت الهی و لقای رب و خداخو شدن تبیین مینماید و چنین عرفانی که سیر از خود تا خدا و از کثرت به وحدت است در سنت و سیره
علمی و عملی پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله ظهور یافت و خردگرایی و عقلانیت از شاخصههای اصلی آن به شمار میرود. در عرفان نبوی، عقل و عشق، فهم و شهود، برهان و عرفان،
سلوک فکری و ذکری قابل جمع هستند و هر کدام ناظر به مرتبه وجودی خود میباشند و فرجام چنین عرفانی رسیدن به «عقل شهودی و شهود عقلی» است؛ یعنی در
شهود «عقل برین» ظهور میکند و اوج استعلای عقلی در سلوک و شهود ناب اسلامی تحقق مییابد و این عرفان از تعالی و تعادل، عقلانیت و معقولیت، سلوک و سیاست،
معنویت و مدیریت، معرفت و عدالت و... برخوردار است.تمامی مراحل حیات طیبه نبوی حکایت از «عرفان حقیقی» و سلوک کارآمد و متعهد و درونگرا و برونگرا دارد که درد خدا و خلق را با هم نشان میدهد. آموزههای
نبوی الهام بخش چنین عرفان پویا و پایانی میباشد و در این نوشتار به آنها استناد و استشهاد شده است.
Machine summary:
"اما به رغم تبیین و توصیفها ی نغز و پر مغز از حقیقت عرفان به وسیله عارفان بزرگ و سترگ، آنگاه که وارد آموزههای نبوی و سنت و سیره محمدی صلیاللهعلیهوآله میشویم عرفان ناب رنگ و رایحهای شیرین و دلنشین مییابد و عرفان در دل و دیده انسان کامل مکمل چون پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله یعنی اعتراف به «جهل» در ادراک حقیقت خدا و اسمای جمال و جلال الهی و اعتراف به «عجز» از بندگی و سلوک حقیقی آن معبود راستین و محبوب حقیقی، تا عرفان در ساحت نظری علمی، روایت جهل سالک برمدار «ما عرفناک حق معرفتک» (مجلسی، 1363، ج 8، ص 146 و مجلسی، ج 68، ص 23) باشد و در جنبه عملی عینی، حکایت از عجز سالک بر محور «ماعبدناک حق عبادتک) داشته باشد؛ چه اینکه هویت مطلق لابشرط مقسمی عنقاییاست که شکار هیچ کس از متکلمان، حکیمان و عارفان نخواهد شد.
اصلی پذیرفته شده در عالم سیر و سلوک و بلکه بازتاب و برآیند طی مقامات سلوکی است و در منازل السائرین، انسان اهل معرفت، محبت و عبودیت مناسب با منازل و مقامات، آنها را تجربه مینماید، ولی عارفان چنین تجربیاتی را به دو دسته: تجربه صائب، صادق و حق و تجربه کاذب، باطل و دارای شوائب تقسیم نمودهاند و از نظر معرفتشناسی، به دلیل روشمندی عرفان اسلامی، برای آن شاخصهایی چون: قرآن، کشف معصوم یا انسان کامل و عقل سلیم قرار داده و به تعبیر علامه جوادی آملی: «تجربه کسانی که پیامبر یا پیشوای معصوم نیستند، اعم از کشف و شهود، روءیا و احساس امر متصل یا منفصل از نفس یا بدن «نه همچون خواب و حالات منامیه»، همگی نیازمند عرضه به میزان است تا صحت و سقم آنها آشکار، و ارزش و قیمتشان پدیدار شود..."