Abstract:
فروش بخشی از یک مال مثلی، ممکن است به صورت «فرد منتشر» یا «فرد مردّد» تحقق یابد؛ مانند اینکه یک تن گندم به ده کیسۀ صد کیلویی تقسیم و تجزیه و سپس یکی از آنها به صورت نامعین فروخته شود. در این نوع بیع، پس از تقسیم یک مال کلی مثلی به چند فرد مستقل و مساوی، فرد نامعینی از آن فروخته میشود، بدون اینکه نسبت آن با کلی به صورت کسر مشاع باشد تا احکام مبیع مشاع را پیدا کند؛ همچنین ازآنجاکه مبیع طبق فرض جزئی است، با موارد معمولی کلی در معین که در آن مبیع، کلی است تفاوت دارد. طبق نظر مشهور فقهی، بیع «فرد مردّد» باطل است و اندکی از فقیهان آن را صحیح دانستهاند. این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی و ابزار کتابخانهای درصدد بررسی آرا و ادلۀ مربوط و پاسخدادن به این پرسش است که اولاً کدام یک از دو نظریۀ بطلان و صحت بیع مردّد قابل تقویت و تأیید است و ثانیاً بر فرض بطلان، آیا راهی برای حکم به صحت چنین معاملهای وجود دارد یا نه؟ تحقیق حاضر نشان میدهد که اگر دوطرف معامله در واقع چنین معاملهای را قصد کنند چارهای جز حکم به بطلان آن وجود ندارد اما اگر قصد دوطرف روشن نباشد، میتوان معامله را بر کلی در معین حمل کرد.
It is possible to sell a part of a fungible property in several ways, including in bulk and in common. However, another form of this type of sale, called the sale of " uncertain unit" has been studied in jurisprudence books, which has not been given much attention in the Persian legal literature. In this type of sale, an unspecified individual from the individuals of a whole is sold after dividing it into several independent individuals without its ratio to the whole being in the form of a common fraction, so that it has the rules of common sale. Also, since the goods is partial and not general according to the assumption, it differs from the usual general cases in the definite where the seller is general. In fact, in cases where the sale takes place in a collective or general form, the seller is hesitant, but from a jurisprudential point of view, these two types of seller are not referred to as "hesitant person". According to the popular opinion and even the consensus of jurists, the sale of a "hesitant person" is invalid. On the other hand, another opinion that has been approved by some jurists is the correctness of this type of sale and its carrying over to the whole of a certain state. This research, using analytical methods and library tools, seeks to investigate this issue in jurisprudential works and confirm the theory that supports the validity of such a transaction.
Machine summary:
مقاله پژوهشی صحت فروش فرد مردّد از مال مثلی (بررسی فقهی و حقوقی) اسماعیل نعمتاللهی 1 تاریخ دریافت: 21/12/1401 تاریخ پذیرش: 02/08/1402 چکیده فروش بخشی از یک مال مثلی، ممکن است به صورت «فرد منتشر» یا «فرد مردّد» تحقق یابد؛ مانند اینکه یک تن گندم به ده کیسۀ صد کیلویی تقسیم و تجزیه و سپس یکی از آنها به صورت نامعین فروخته شود.
2) برخی از حقوقدانان در بحث از معینبودن مورد معامله، تفاوت بین حالتی را که معامله به صورت کلی در معین واقع میشود و صورتی را که معامله به صورت فرد مردد یا منتشر تحقق مییابد، در این نکته دانستهاند که نتیجۀ معامله در حالت اول، ایجاد تعهد بر ذمۀ بایع است، بدون آنکه حقی هرچند به صورت مشاع برای خریدار نسبت به مجموع مورد معامله پیدا شود؛ درحالیکه نتیجه معامله در حالت دوم این است که بر فرض صحت معامله، نوعی ملکیت برای خریدار ایجاد میشود (محقق داماد و دیگران، 1389، صص 438-439).
در پاسخ به دو دلیل اول میتوان گفت: اولاً تردید در همه موارد موجب بطلان نیست و ازاینرو حتی در مورد بیع فرد و منتشر که مبیع به طور کامل مردّد است نیز، چنانکه خواهیم دید، برخی از فقیهان به صحت آن معتقدند؛ بنابراین مردّدبودن مبیع در کلی در معین به صحت بیع زیانی نمیزند؛ ثانیاً کلی در معین در بسیاری از ابواب فقهی مانند وصیت و مهر مرسوم است؛ ازاینرو اگر شخصی وصیت کند که یکی از چند فرش من را به فلان شخص بدهید، موصیله مالک یک فرش میشود و ورثه میتوانند به انتخاب خود یکی از فرشهای موصی را به او بدهند (نک: انصاری، 1415ق، ج4، ص 256).