Abstract:
هدف: در فضای رقابتی کسبوکار، برخی از شرکتها برای کسب مزیت رقابتی متمایز از سایر رقبا، ممکن است از استراتژی متعارف و سنتی حاکم در صنعت منحرف شوند و روش نوینی را در پیش گیرند که برای آنها سودمندی بیشتری دارد. این رویداد در ادبیات مالی و حسابداری تحت عنوان انحراف استراتژیک شناخته میشود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر انحراف استراتژیک بر کیفیت حسابرسی و همچنین، پیامدهای انتخاب حسابرسان با کیفیت بالا در شرکتهای دارای انحراف استراتژیک، در سطح کل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش، پیامدهای بهکارگیری و انتخاب حسابرسان با کیفیت بالا، شامل بررسی اثر آن بر مدیریت سود، تجمع (انباشت) سرمایه در دست سهامداران اصلی و عمده، هزینه سرمایه و ارزش بازار شرکتهای بورسی است.روش: روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و از لحاظ هدف، کاربردی است. بهمنظور آزمون فرضیهها از مدل رگرسیون، استفاده شد. بر این اساس، صورتهای مالی شرکتهای بورسی برای یک دوره ۹ساله، از ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش انتخاب نمونه آماری، بهروش حذف سیستماتیک صورت گرفت. بر این اساس، بهمنظور آزمون فرضیههای پژوهش، ۱۳۴ شرکت انتخاب و بر اساس دادههای تلفیقی/ ترکیبی آزمون و تحلیلهای آماری انجام شد. برای این منظور پنج مدل رگرسیونی تعریف شد.یافتهها: انحراف استراتژیک بر کیفیت حسابرسی شرکت، تأثیر مستقیم دارد. بهعبارتی، شرکتهای دارای سطوح بالایِ انحراف استراتژیک، به احتمال زیاد به انتخاب حسابرسان با کیفیت تمایل دارند. این موضوع نشان میدهد که شرکتهای دارای سطوح بالای انحراف استراتژیک، به احتمال زیادی به انتخاب حسابرسان با کیفیت اقدام کردهاند. از این رو، بر اساس نظریه نمایندگی، به نظر میرسد که بالا بودن میزانعدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای دارای سطوح بالای انحراف استراتژیک، شرکتها را بهسمت انتخاب و بهکارگیری حسابرسان با کیفیت سوق داده است. از سوی دیگر، در شرکتهای دارای انحراف استراتژیک، انتخاب حسابرسان باکیفیت، به کاهش هزینه سرمایه شرکت و ارزش بازار منجر شده است. بهکارگیری و انتخابِ حسابرسان باکیفیت، در محدودکردن تجمع سرمایه در دست سهامداران عمده و مدیریت سود، بهویژه در شرکتهای دارای سطوحِ بالای انحراف استراتژیک، مؤثر نبوده است. نتیجهگیری: شرکتهای دارای سطوح بالای انحراف استراتژیک، بهدلیل میزان بالای تعارض نمایندگی و کاهش هزینه سرمایه شرکت، به انتخاب حسابرسان با کیفیت اقدام کردهاند. علاوه بر آن، انتخاب حسابرسان باکیفیت، به کاهش ارزش بازار شرکت منجر شده است. بهعبارتی، سهامداران نسبت به درک اثر انحراف استراتژیک شرکتها در شرایط رقابتی و احتمال وجود محدودیت بیشتر در چنین شرکتهایی از طرف حسابرسان باکیفیت، آگاهند. همچنین، در شرکتهای دارای انحراف استراتژیک، انتخاب حسابرسان باکیفیت، به محدودشدنِ میزان مدیریت سود و نیز، کاهشِ هزینه سرمایه شرکت منجر شده است. به بیان دیگر، کیفیت حسابرس در کنارِ انحراف استراتژیک، عاملی مؤثر در کاهش هزینه سرمایه شرکتها بوده است.
Objective: In the competitive business landscape, companies seek a distinctive competitive edge by diverging from conventional industry strategies and embracing alternative methods that prove more advantageous. This departure from traditional approaches is termed strategic deviation in accounting literature. According to this, our study aimed to investigate the relationship between strategic deviation and audit quality. In addition, the consequences of choosing high-quality auditors in firms with strategic deviation were investigated, too. In this research, the consequences of choosing high-quality auditors include investigating its effect on earning management, accumulation of capital in the hands of the institutional investors, cost of capital, and market value of listed firms.Methods: The research methodology is characterized as descriptive and correlational, with a practical orientation in terms of its purpose. To test the hypotheses, the regression model was used. Based on this, the financial statements of listed firms for a 9-year period from 2012 to 2019 were examined. In this research, the statistical sample was selected by the systematic elimination method. According to this, 134 firms were selected based on the consolidated/combined data of the test and statistical analysis. For this purpose, five regression models were defined.Results: Firms with high levels of strategic deviance were chosen quality auditors due to controlling the high level of agency conflict. This showed that firms with high levels of strategic deviation have most likely selected quality auditors. Therefore, based on agency theory, it seems that the high level of information asymmetry in firms with high levels of strategic deviation led firms to choose and employ quality auditors. In addition, in firms with strategic deviation, the selection of quality auditors has led to the reduction of the capital cost and the market value. Employing and selecting quality auditors was not found to be effective in limiting capital accumulation in the hands of major shareholders and earning management, especially in firms with high levels of strategic deviation, but audit quality was proved to be effective in explaining the status of firms’ earning management.Conclusion: Firms with high levels of strategic deviation chose quality auditors due to the high level of agency conflict and reducing the firms’ capital costs. In addition, the selection of quality auditors led to a decrease in the market value of the firms. In other words, shareholders are also aware of the effect of strategic deviation of firms in competitive conditions and the possibility of more restrictions in such firms by highly qualified auditors. Also, in firms with strategic deviation, the selection of quality auditors led to limiting the amount of earning management, and the selection of quality auditors led to the reduction of the company's capital cost. In other words, auditor quality, along with strategic deviation, has been an effective factor in reducing a firm’s capital costs.
Machine summary:
هدف اين پژوهش بررسي تـأثير انحـراف اسـتراتژيک بـر کيفيـت حسابرسي و همچنين ، پيامدهاي انتخاب حسابرسان با کيفيت بالا در شرکت هاي داراي انحراف استراتژيک ، در سطح کل شرکت هـاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است .
به عبارتي ، بـا توجـه بـه انگيـزه هـاي متفـاوت شـرکت هـاي داراي اسـتراتژي غيرمعمول براي به کارگيري و انتخاب حسابرسان با کيفيت بالا، از قبيل انگيـزه نظـارت يـا تبـاني ٣، پيامـدهاي انحـراف استراتژيک متفاوت خواهد بود؛ اگر هدف از به کارگيري و انتخاب حسابرسان با کيفيت بالا، انگيـزه نظـارت باشـد، آنگـاه به کارگيري و انتخاب حسابرسان با کيفيت بالا مي تواند مديريت سود را در شرکت هاي داراي استراتژي غيرمعمول کاهش دهد، تجمع (انباشت ) سرمايه در دست سهام داران اصلي و عمده اين قبيل شرکت ها را محدود کند، هزينه سرمايه آنـان را کاهش دهد (غول و همکاران ٤، ٢٠١٦، وانگ و همکاران ، ٢٠١٧ و دونگ و همکـاران ، ٢٠٢١) و يـا ارزش بـازار آن هـا را افزايش دهد (دونگ و همکاران ، ٢٠٢١) که بررسي اين پيامدهاي از اهداف انجام اين پژوهش است .
نتايج پژوهش هاي قبلـي از قبيل کيم و همکاران ٢ (٢٠١٥) تأثير مثبت و معنادار کيفيت حسابرس بر ارزش شـرکت را نشـان داده و ايـن در حـالي است که دونگ و همکاران (٢٠٢١) به اين نتيجه رسيدند که ارزش بازار شرکت ، مستقل از اثر تعاملي انحراف استراتژيک در انتخاب حسابرسان با کيفيت بالا است .
نتايج آزمون فرضيه چهارم پژوهش حاکي از آن است که کيفيت حسابرس بر هزينه سرمايه در شـرکت هـاي داراي انحراف استراتژيک ، رابطه منفي و معنادار دارد.