Abstract:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تفاوت میان مکتب ایده آلیسم با ریالیسم در تربیت اخلاق دانش آموزان با روش توصیفی_ پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل تمام کارکنان آموزش وپرورش شهرستان بابل در سال تحصیلی 1401 -1400 بوده که تعداد 218 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه مکتب شناسی هیل بود. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T و آزمون لاون انجام شد. نتایج نشان داد که دو مکتب در پاره ای نسبت به یکدیگر تفاوت دارند و گاها نیز مکمل هم می باشند و تفاوتی محسوس در تربیت اخلاق نداشته اند. در کل می توان گفت ایده آلیست برآنند که برنامه درسی از مجموعه ای از موضوعات فکری یا معارف تخصصی تشکیل می یابد که اساسا جنبه آرمانی و مفهومی دارند. ریالیسم معتقدند که تعلیم و تربیت با جنبه های واقعی یادگیری که همان آموزش و یادگیری است، باید به همان اندازه که مفید است، لذت بخش نیز باشد.
Machine summary:
٠٥ هست و نیز میزان انحراف معیار که در حدود ٢% تفاوت وجود دارد میتوان بیان نمود که ویژگیهای حساسیت بین فردی در مکتب رئالیسم از ایدئالیسم اثر بیشتری میگذارد و با توجه به اینکه در هردو مکتب میزان T فراتر از بازه بحرانی است میتوان بیان نمود که هردو مکتب بر تربیت اخلاق دانش آموزان اثرگذار میباشند، بدین صورت فرضیه یک مورد تائید قرار می گیرد.
٠٥ میباشد و نیز میزان انحراف معیار که در حدود ٥% تفاوت وجود دارد میتوان بیان نمود که ویژگیهای ارزش شناسی در مکتب رئالیسم از ایده آلیسم اثربیشتری می گذارد و با توجه به اینکه در هردو مکتب میزان T فراتر از بازه بحرانی است می توان بیان نمود که هردو مکتب بر تربیت اخلاق دانش آموزان اثرگذار میباشند، و بدین صورت فرضیه یک مورد تائید قرار می گیرد.
٠٥ می باشد و نیز میزان انحراف معیار که در حدود ٤% تفاوت وجود دارد می توان بیان نمود که هدفمندی تعلیم و تربیت در مکتب رئالیسم از ایده آلیسم اثربیشتری می گذارد و باتوجه به اینکه در هردو مکتب میزان T فراتر از بازه بحرانی است می توان بیان نمود که هردو مکتب بر تربیت اخلاق دانش آموزان اثرگذار می باشند، و بدین صورت فرضیه یک مورد تائید قرار می گیرد.
٠٥ می باشد و نیز میزان انحراف معیار که در حدود ٩% تفاوت وجود دارد می توان بیان نمود که استانداردهای تقابلی در مکتب رئالیسم از ایده آلیسم اثربیشتری می گذارد و باتوجه به اینکه در هردو مکتب میزان T فراتر از بازه بحرانی است می توان بیان نمود که هردو مکتب بر تربیت اخلاق دانش آموزان اثرگذار می باشند، و بدین صورت فرضیه یک مورد تائید قرار می گیرد.